این گزارش داستان تلخ و شیرین سفر یک خانواده ۳ نفره عراقی از بغداد به هایفن هلند است. با روایت تمامی پستیها و بلندیها.
این گزارش داستان تلخ و شیرین سفر یک خانواده ۳ نفره عراقی از بغداد به هایفن هلند با روایت تمامی پستیها و بلندیها و فراز و نشیبهاست.
آنها پس از آن که از انفجاری جان سالم به در بردند، بغداد جنگ زده را به مقصد اروپا ترک کردند. مانند بسیاری از مهاجران آنها نیز از مسیر بالکان قاچاق شدند.
در اروپا با قطار و اتوبوس و گاهی با پای پیاده از هفت کشور گذر کردند و تمامی پولشان را به قاچاقچیان سپردند به امید اینکه فردای بهتری برای زندگی پسرشان رقم بزنند.
آنها در این مدت سالها در مراکز پناهندگی یا ماندن در کنار آشنایان خود سرگردان بودند.
«پس از انتظار طولانی بالاخره اجازه اقامتمان را گرفتیم»
عالیه پناهجوی عراقی در برابر پاسخ خبرنگار که میپرسد چه آرزویی در سر داری میگوید: «آرزوهای فراوانی دارم اما بگذارید آنها را بهدست شانس بسپاریم، ببینیم در آینده چه پیش میآید.»
او درباره حسش میگوید: «حس فوقالعادهای دارم، حس بسیار عالی. پس از این همه رنج بردن و این انتظار طولانی ما بالاخره اجازه اقامتمان را گرفتیم. شروع یک زندگی تازه و با ثبات. حالا میشود از صفر زندگی تازهای را شروع کرد.»
«امیدوارم بیشتر جا بیفتم»
احمد از اینکه خانوادهاش توانستهاند اقامت موقت زندگی در هلند را به دست بیاورند خرسند است و میگوید: «امیدوارم بیشتر جا بیفتم و تابعیت هلندی بهدست آورم و بتوانم زندگی جدیدی را با کسب و کار شخصی خود شروع کنم و خانوادهام را رشد دهم.»
خبرنگار از آدم که در ابتدای مهاجرت خانوادهاش از عراق یک نوزاد کوچک بوده، میپرسد «عراقی هستی یا هلندی؟» آدم میگوید: «هم هلندی و هم عراقی»
پدرش میگوید: «مخلوطی از هر دو» و آدم که معنای مخلوط را نمیداند رو به پدرش میپرسد «مخلوط یعنی چه؟» پدر به او میگوید: «یعنی نیمی هلندی و نیمی عراقی» و احمد با علامت سر سخن پدر را تایید میکند.
این خانواده که حالا فرزند دیگری نیز در راه دارند امیدوارند بتوانند اقامت دایمی هلند را به دست بیاورند. احمد و عالیه دو هفته یک بار در کلاسهای آموزش زبان هلندی شرکت میکنند و هر دو به آیندهای بهتر چشم دوختهاند.
در سال ۲۰۱۹، دولت هلند به حدود ۱۲ هزار نفر مانند احمد و عالیه اجازه اقامت موقت برای پناهندگی اعطا کرد، آنها که میخواهند هلند را خانه خود کنند.