نتایج تحقیق تازه: چرا ما جذب افراد خاصی می‌شویم؟

اثر شباهت-جذب
اثر شباهت-جذب Copyright کانوا
Copyright کانوا
نگارش از یورونیوزفارسی
هم‌رسانی این مطلبنظرها
هم‌رسانی این مطلبClose Button

دوست داشتن یا متنفر بودن از دیگران خیلی پیش‌پا افتاده اتفاق می‌افتد. می‌توان از کسی فقط به خاطر اینکه همان موسیقی مورد علاقه‌ شما را می‌پسندد خوشتان بیاید و یا بر عکس می‌توان از کسی تنها به خاطر دیدگاهش در مورد شکل زمین متنفر بود.

آگهی

بر اساس یک تحقیق تازه، در پس تمایل افراد برای قضاوت دیگران آن هم بر اساس فقط یکی از ویژگی‌های فردی وی، یک مکانیسم ساده روان‌شناختی وجود دارد که خود می‌تواند گواه این باشد که چگونه قواعد مجذوب دیگران شدن با مفروضات نادرست شکل می‌گیرند.

در حالیکه از قدیم گفته می‌شود که اضداد همچون قطب‌های غیرهمنام دو آهن‌ربا یکدیگر را جذب می‌کنند، اما این موضوع در روابط انسانی تا حد زیادی تحت تاثیر «اثر جذب همسان» (Similarity-Attraction Effect) است، بدین شکل که ما به دوست داشتن افرادی تمایل داریم که دقیقا شبیه خودمان هستند. بنابراین، آن تعریفی که ما از خودمان داریم، تأثیر زیادی بر گونه‌های شخصیتی افرادی دارد که ما با آنها هم ذات‌پنداری می‌کنیم.

بر اساس مطالعه پژوهشگران دانشگاه بوستون آنچه به هویت ما مفهوم می‌بخشد، چیزی به نام «استدلال خود ذات‌گرایانه» (self-essentialist reasoning) است، که به موجب آن ما خودمان را دارای جوهره‌ای درونی تصور می‌کنیم. این همان چیزی است که تعیین می‌کند ما چه کسی هستیم. چارلز چو، نویسنده این مطالعه، این جوهره‌ درونی را عاملی می‌داند که باعث می‌شود آنچه را که می‌توانیم درباره مردم و خودمان ببینیم، مشاهده کنیم».

فرضیه آزمایش

چارلز چو، نویسنده این مطالعه از دانشگاه بوستون در این خصوص این گونه توضیح می‌دهد که «اگر قرار باشد تصویری از احساس خود را به دست بیاوریم، [استدلال خود ذات‌گرایانه] همان قطعه لازم است؛ هسته‌ مرکزی نیمه‌جادویی که از درون به بیرون می‌تراود و باعث می‌شود آنچه را که می‌توانیم درباره مردم و خودمان ببینیم را مشاهده کنیم».

او می‌گوید: «اینکه باور داشته باشیم افراد جوهره‌ای اصلی دارند به ما این امکان را می‌دهد تا فرض یا استنباط کنیم که وقتی فردی را می‌بینیم که یک ویژگی مشترک با آن‌ها داریم، پس باید تمام جوهر عمیق من نیز با او مشترک باشد.» 

برای آزمایش این فرضیه ۲هزار و ۲۹۰ در یک سری آزمایشات شرکت کردند.

مجموعه اول آزمایش

در ابتدا، شرکت‌کنندگان پرسشنامه‌ای را تکمیل کردند که برای ارزیابی میزان قدرت «استدلال خود ذات‌گرایانه» طراحی شده بود. 

پس از آن، از این افراد خواسته شد تا بر اساس دیدگاهشان در مورد سقط جنین، مجازات اعدام و مالکیت اسلحه، احساسات خود را نسبت به یک فرد خیالی به نام جِیمی بازگو کنند.

همانطور که پیش‌بینی می‌شد، کسانی که سطوح بالاتری از استدلال خود ذات‌گرایانه داشتند، زمانی که دیدگاه‌های آن‌ها با یکدیگر موافق می‌افتاد، بیشتر به جیمی علاقه نشان می‌دادند.

در آزمایش دوم، محققان از شرکت‌کنندگان خواستند تعداد نقاط روی یک صفحه را تخمین بزنند و سپس این افراد را به دو دسته «دست پایین گیران» و «دست بالا گیران» طبقه‌بندی شدند. 

به‌طور شگفت‌انگیزی، نتایج معلوم کرد که وقتی به افرادی که اعتقاد قوی‌تری به جوهره وجودی خود داشتند گفته شد که جیمی هم تمایلی به تخمین زدن زیادی یا کم دارد، بیشتر احساس مثبتی نسبت به او نشان دادند.

چو گفت: «فهمیدم که چه در مقیاس بسیار بزرگ شباهت و چه با شباهت‌های قرارداری و حداقلی، افرادی که بیشتر به خودذات‌باوری اعتقاد دارند، به احتمال زیاد جذب افراد هم‌سان می‌شوند تا غیرهمسانان خود.»

مجموعه دوم آزمایشات

محققان این پژوهش به همین بسنده نکردند و دو آزمایش دیگر هم انجام دادند که در آنها به شرکت‌کنندگان به صراحت گفته شد که ذائقه مردم در هنر با شخصیت آن‌ها مرتبط نیست. جالب اینجاست که علم به این موضوع باعث شد تا شرکت‌کنندگان از هم‌ذات‌پنداری با افرادی که ذائقه هنری فردی خودشان را داشتند، امتناع ورزند.

برعکس، کسانی که به آنها گفته شد این موضوع (ذائقه مردم در هنر با شخصیت آن‌ها مرتبط نیست) صادق است، بیشتر به کسانی که از نقاشی‌های مشابه آنها خوششان می‌آمد، احساس مثبت داشتند.

مزایا و معایب در استدلال خود ذات‌گرا

نویسندگان این مطالعه با جمع‌بندی نتایج خود توضیح می‌دهند که چگونه استدلال خود ذات‌گرا باعث می‌شود تا «بسیاری از ویژگی‌های خودمان را به شخص دیگری که با او تنها یک ویژگی مشترک داریم، بسط دهیم».

این محققان آورده‌اند که: «احساس گرمی در روابط با کسی که به تازگی با او ملاقات کردیم و با ما اشتراکاتی دارد و این احساس که بگوییم این شخص هم‌نوع من است و چیزها را مانند من می‌بیند، بر اساس این باور و فرآیند استدلالی است که آن را بر می‌انگیزد.»

محققان نتیجه می‌گیرند: «در بهترین حالت، استدلال خود ذات‌گرا ظرفیت منحصربه‌فرد انسانی برای ارتباط اجتماعی را تسهیل می‌کند و به ما کمک می‌کند مقداری از وجود خودمان را در دیگران ببینیم».

اما در حالت بد آن، این باور ممکن است با مرزبندی بین خودمان و دیگران، جنبه تاریک‌تر انسانیت را بروز داده و دیگران را از نظر اجتماعی طرد کنیم.»

هم‌رسانی این مطلبنظرها

مطالب مرتبط

چگونه هوش مصنوعی صدای زنی که قدرت تکلمش را از دست داده بود، برگرداند؟

پیشرفتی بسیار بزرگ در درمان ناشنوایی مادرزادی کودکان با ژن درمانی

دانشمندان رشد قلب یک نوزاد را پس از عمل پیوند قلب «پیشرفتی بزرگ» می‌دانند