رپرتاژ آگهی ارائه شده توسط

 Department of Tourism and Commerce Marketing Dubai
رپرتاژآگهی (محتوای شریک تجاری) برای توصیف مطلبی بکار برده می شود که تبلیغ کننده و حامی مالی بر روند تهیه آن نظارت و هزینه آنرا پرداخت می کند. محتوای مربوطه توسط بخش بازرگانی تولید می شود و تحریریه و خبرنگاران یورونیوز نقشی در آن ندارند. حامی مالی با همکاری بخش تولید بازرگانی یورونیوز، کنترل موضوعات، محتوا و تأیید نهایی را در اختیار دارد. «شریک تجاری» بر انتخاب موضوعات و تولید محتوا نظارت دارد و تصمیم نهایی را در همکاهنگی با بخش تولیدات بازرگانی یورونیوز اتخاذ می کند.
رپرتاژ آگهی ارائه شده توسط
رپرتاژآگهی (محتوای شریک تجاری) برای توصیف مطلبی بکار برده می شود که تبلیغ کننده و حامی مالی بر روند تهیه آن نظارت و هزینه آنرا پرداخت می کند. محتوای مربوطه توسط بخش بازرگانی تولید می شود و تحریریه و خبرنگاران یورونیوز نقشی در آن ندارند. حامی مالی با همکاری بخش تولید بازرگانی یورونیوز، کنترل موضوعات، محتوا و تأیید نهایی را در اختیار دارد. «شریک تجاری» بر انتخاب موضوعات و تولید محتوا نظارت دارد و تصمیم نهایی را در همکاهنگی با بخش تولیدات بازرگانی یورونیوز اتخاذ می کند.
Department of Tourism and Commerce Marketing Dubai

دیدار با مارکو مولر در دبی؛ هنرمندی که کارش موتورسیکلت است

دیدار با مارکو مولر در دبی؛ هنرمندی که کارش موتورسیکلت است
Copyright  euronews   -   Credit: Dubai

مارکو مولر، موسس «موتو راخ استاب» یک هنرمند و صنعتگر در دبی است. مارکو در آلمان بزرگ شده است و کار با دست را دوست دارد.

مارکو می گوید: «پدرم همیشه همه چیز را در خانه تعمیر می کرد. ما پول زیادی نداشتیم. بنابراین چیزها را تعمیر می کردیم و فکر می کنم که آنجا بود که کار با دست را آموختم.من تحصیلات و دوره های کارآموزی ام را انجام دادم و با یک دوست خوب آشنا شدم. او مرا وارد صنعت آشپزخانه کرد. اینطوری به دبی آمدم. من در واقع به اینجا آمدم تا به او در ساخت یک آشپزخانه کمک کنم. ۱۸ سال پیش بود.»

آگهی

با این حال در دبی همه چیز برای مارکو تغییر کرد. او می گوید: «بعدها من مدیر فنی یک شرکت آلمانی شدم. مجبور شدم سفر کنم، کشورهای زیادی را ببینم و به نوعی برای سالها با دستانم کار نکردم. بعد یک تصادف داشت که کمرم شکست. واقعا بد بود و از نظر جسمی و روحی ضعیف شدم. یک موتورسیکلت قدیمی داشتم که فقط می خواستم آنرا بازسازی کنم. خیلی راضی بودم. شما چیزی دارید که دیگر کار نمی کند، آنرا تعمیر می کنید و دوباره به آن زندگی می دهد.درست بعد از تصادف در وضعیت بدی بودم. اما آن موتور دو چرخ من را در وضعیت بهتری قرار داد. بعد تصمیم گرفتم که تمام روز این کار را انجام دهد. مدتی بعد، دوستم گفت که یک انبار در دسترسم می گذارد. من کارم را ترک کردم زیرا آن انبار را داشتم.»

مارکو در ادامه می گوید: «ما شروع به ساخت موتور کردیم اما هیچ برنامه ای در ابتدا وجود نداشت. خیلی سریع پولم تمام شد و کمک زیادی از بیرون به من رسید. از طریق موتور سواری در اینجا در دبی، با افراد زیادی آشنا شدم که در بدترین شرایط با هم دوست شدیم. جامعه محلی به کمکم آمدند و به من غذا و مشاوره دادند و کمکم کردند.»

مارکو سپس کارش را توسعه داد. او می افزاید: «بسیاری از دوستان می گفتند چرا آنرا تبدیل به کافی شاپ نمی کنی؟ چرا غذا نداری؟ چرا گسترشش نمی دهی؟ بنابراین انبار بعدی را گرفتیم و آشپرخانه ساختیم. سه سال طول کشید که به شکل فعلی در آید.

اما حالا، افرادی که اینجا می آیند اینجا را همان چیزی می کنند که هست. انرژی و حسی که با آمدن به اینجا بدست می آورید از این مردم است. جامعه ما هنرمندان و افراد خلاق زیادی دارد. ما می خواهیم جامعه مان را رشد بدهیم. می خواهیم به نوازندگان، نقاشان و آرایشگران جایی برای حضور بدهیم. بنابراین موتورسیکلت مرا به میان مردم آورده است و اکنون این افراد به مغازه من می آیند و من دوست دارم اینجا باشم. هرروز مردم را می بینم و می توانم کاری را که می خواهم انجام دهم.»

مارکو رابطه ای می بیند بین موتورسیکلت و آزادی. او می گوید: «ضرب المثلی وجود دارد که می گوید مردم یک موتورسیکلت می خرند زیرا باعث می شود احساس آزادی کنند. فکر می کنم برای من هم همینطور شروع شد، الان سوار آن می شود چون آزاد هستم.»

آگهی

مارکو دبی را خانه خودش می دادند و امیدوار است که بیشتر در این شهر بماند و به رشد جامعه دبی کمک کند.