تشویق اقلیتهای قومی به شرکت در انتخابات پارلمان بریتانیا

تشویق اقلیتهای قومی به شرکت در انتخابات پارلمان بریتانیا
نگارش از Euronews
هم‌رسانی این مطلبنظرها
هم‌رسانی این مطلبClose Button

نهاد رای های سیاه در حال برگزاری یک تور تبلیغاتی فراگیر است تا بتواند اقلیتهای قومی رنگین پوست ساکن بریتانیا را ترغیب به رای دادن در انتخابات عمومی

نهاد رای های سیاه در حال برگزاری یک تور تبلیغاتی فراگیر است تا بتواند اقلیتهای قومی رنگین پوست ساکن بریتانیا را ترغیب به رای دادن در انتخابات عمومی کند.

اتوبوس تبلیغاتی به ناتینگهام، شهر افسانه ای رابین هود رسیده است. تب و تاب تبلیغات با رسیدن این اتوبوس در شهر بالا گرفته است. یکی از برگزارکنندگان در بلندگو فریاد می زند: “بوق دموکراسی را چون گلوله های تپانچه به صدا در آوردند. ما اینجاییم تا مردم را تشویق به رای دادن کنیم.”

یک چهارم جمعیت این شهر را اقلیتهای قومی تشکیل می دهند و قدرت بالقوه ای در انتخابات پیش رو محسوب می شوند.

یکی از نوجوانان شهر در مورد چرایی رای دادن خود می گوید: “اگر رای ندهم نمی توانم در مورد وضعیت سیاسی پیرامونم گلایه ای داشته باشم. حال آنکه اگر رای دهم می توانم حق خودم را مطالبه کنم.”

این انتخابات روز ۷ مه برگزار می شود و حزبی که بیشترین نماینده را به مجلس بفرستد برنده انتخابات خواهد بود.

مدیر این برنامه تبلیغاتی در مورد اهمیت حضور اقلیتهای قومی در انتخابات می گوید: “در بیشتر انتخابات، اکثر مردم رای نمی دهند، بنابراین وضع موجود تغییر نمی کند. نابرابری گسترده تر و مردم ناامیدتر می شوند. ببینید، در هر انتخاباتی بحث بر سر تعداد آراست و ما می توانیم سرنوشت بیش از ۱۶۰ صندلی نامشخص مجلس را که همیشه بین حزبهای مختلف در حال گردش است، مشخص کنیم. با کسب کرسیهای مجلس، حق انتخابات در بریتانیا به گردش درمی آید. توقع ما از سیاستمداران این است که به جای شقه کردن جامعه، تنوع آنرا برسمیت بشناسند و حقوق اجتماعی را برای تنوع اقلیتها به کار برند.”

پرسش اساسی این است که چرا باید در انتخابات پارلمانی شرکت کرد که به گفته برخی، نمایندگانش از انتظارات و خواسته های اقلیتهای قومی بریتانیا غافل هستند.

از پنجاه سال گذشته، اقلیتها همواره چهره بریتانیا را تغییر داده اند. برای مثال می توان به ناحیه تور هملتس در شرق لندن اشاره کرد. منطقه ای که به خاطر همزیستی پروتستانهای فرانسوی و یهودیان شرق اروپا، همچنین شکل گیری جمعیت مهاجر بنگلادشی شناخته شده است. اگرچه این منطقه یکی از فقیرترین ناحیه های لندن به شمار می آید، یک فعال اجتماعی اعتقاد دارد که جامعه بنگلادشی این ناحیه همیشه در صحنه سیاست حاضر بوده است.

یک فعال بنگلادشی در مورد دلایل و نحوه حضور اقلیتش در صحنه سیاسی بریتانیا می گوید: “در دهه هفتاد و هشتاد نژادپرستی در این منطقه حضور پررنگ داشت. اقلیت بنگلادشی احساس می کرد که برای تغییر اوضاع، باید در ساختار قدرت سهیم شود. بنابراین تصمیم گرفتند وارد اصلی ترین حزبهای حاکم شوند. در ابتدا این حزبها با نارضایتی جامعه بنگلادشی را در خود می پذیرفتند. برای همین بسیار طول کشید تا نخستین بنگلادشی وارد پارلمان شود.”

روشنارا علی نخستین عضو پارلمان بریتانیا و وابسته به حزب کارگر است که برای انتخابات پیش رو نیز نامزد شده است. او در نشست انتخاباتی خود در تور هملتس شرکت می کند. اقلیت مسلمان این ناحیه همچنان در شوک ناشی از پیوستن سه دختر نوجوان به گروه داعش هستند. بحث او در مورد شکل گیری افراطی گری و رشد اسلام هراسی است که سخت با زندگی اقلیت بنگلادشی این ناحیه گره خورده است.

او در مورد تعامل نمایندگان با مردم می گوید: “بخت با من یار بوده که اینجا بزرگ شده ام و دیدگاه خودم را بخاطر زندگی در این ناحیه با توجه به حضور اقلیتهای قومی بدست آورده ام. به گمان من دیگر همکارانم سخت می کوشند تا در برابر چالشهای پیش رویشان راه حل مناسبی یابند. می دانم که مردم نسبت به سیاستمداران خیلی بدبین هستند. ولی ما نظام پارلمانی بسیار قوی داریم که نمایندگان را در رابطه تنگاتنگ با انتظارات رای دهندگانشان قرار می دهد. فکر می کنم این شیوه ارتباط داشتن با مردم برای با خبر شدن از آنچه که در واقعیت می گذرد، روش مناسبی است.”

رستورانی در لندن بخشی از ماجرای موفقیت اقبال وهاب است. او که پسر یک مهاجر بنگلادشی است در کودکی و نوجوانی زندگی چندان درخشانی نداشته، ولی امروز اوضاع تغییر کرده است. او اکنون صاحب این رستوران است. او همچنین برنامه ای برای حمایت از جوانان اقلیتهای قومی دارد که در شرایط نامساعد بسر می برند. او که مشاور پیشین دولت بوده عقیده دارد هر دو حزب محافظه کار و کارگر باید بیشتر در تماس با نیازهای پیش روی اقلیتهای بریتانیا قرار گیرند.

او می گوید: “این واقعیت دردناکی است که یک جوان رنگین پوست در بریتانیا فرصت شغلی کمتری در برابر دیگر جوانهای بریتانیایی دارد. یک مطالعه روی درخواستهای کار در برتانیا صورت گرفته است. اگر یک متقاضی کار نامی آفریقایی داشته باشد فرصت کمتری برای داشتن شغل خواهد داشت. حال آنکه همان درخواست با یک نام انگلیسی سه برابر شانس بیشتری دارد. نمی گویم نژادپرستی است، ولی چیزی ناخوداگاه در وجدان جمعی به چنین پدیده ای دامن می زند. بسیاری از مردم از این چیزها آگاه نیستند. مشکلهای بسیاری در جامعه نهادینه شده اند که دولتها به تنهایی قادر به حل آنها نیستند. به دولت قبلی و کنونی پیشنهاد کرده بودم که با یک نماینده از اقلیتها در تماس باشد تا به وجود مشکلات پی برند. ولی هیچ یک به این کار دست نزدند.”

مقابله با تبعیض نژادی روشهای گوناگونی دارد. برای نمونه یکی از جوانان این ناحیه با ورزش کردن به مقابله آن رفته است. او در جنوب لندن بزرگ شده است. همچون اقبال وابسته به اقلیتی قومی است. به زندان رفته است. پس از آن تصمیم به تغییر سرنوشتش گرفت و ساعتها تمرین ژیمناستیک در خیابان را به عنوان مبارزه اجتماعی خود برگزیده است.

او در مورد گذشته اش می گوید: “از زندان بیرون آمده بودم و سعی کردم آدم بهتری شوم. کلیسا رفتم. پس از آن به یک سالن ژیمناستیک سر زدم و در مورد حق عضویت پرسیدم. گفتند که باید به حسابشان پول واریز کنم. نفهمیدم چه می گویند. من یک آدم بیخانمان بودم. پولم زیر تشکم بود. حساب بانکی نداشتم.”

امروز او حساب بانکی خودش را دارد. به دیگران آموزش می دهد و از این راه زندگیش را می گذراند. شاگردان او از همه طیف هستند و شامل بانکدارها، وکلیلها و جوانانی چون او و وابسته به اقلیتی قومی نیز می شوند.

او در مورد رای دادن نیز نظرش را با ما در میان می گذارد: “خیلی از مردم نمی دانند رای دادن چیست. برخی آنقدر در زندگی شوربختی داشته اند که می گویند که این یا آن دولت چه کاری می تواند برایشان انجام دهد. من هم اینگونه می اندیشیدم. با بررسی متوجه شدم که دولتهای متفاوت کارهای متفاوت انجام می دهند. متوجه شدم که اقدام هر دولتی با منافع برخی لایه های اجتماعی همخوانی بیشتری دارد. اگر با برخی از موارد در سیاست مخالف هستیم، نباید منتظر آمدن این یا آن شد. ما باید خودمان دست به کار شویم. از من می پرسید که رای می دهم؟ به صفحه اینستاگرامم بروید و خواهید دید که از چه کسی در انتخابات حمایت می کنم.”

هم‌رسانی این مطلبنظرها

مطالب مرتبط

کارگران نامرئی در مزارع اروپا؛ حقوق کم، استثمار و در معرض خطر سلامت

زغال‌سنگ، طلای سیاه یا بلای جان لهستان؟

مسیر بالکان غربی، دروازه جدید مرگ برای پناهجوها