جوایز بهترین فیلم نامه‌ و بهترین بازیگر مرد جشنواره کن برای سینمای ایران

جوایز بهترین فیلم نامه‌ و بهترین بازیگر مرد جشنواره کن برای سینمای ایران
نگارش از Parviz Jahed
هم‌رسانی این مطلبنظرها
هم‌رسانی این مطلبClose Button
آگهی

روز یكشنبه ۲ خرداد ۱۳۹۵ با پایان گرفتن آخرین روز از جشنواره فیلم کن و نمایش همه فیلم های بخش مسابقه اصلی، سرانجام ایران خوش درخشید و دو جایزه بهترین فیلم نامه‌ و بهترین بازیگر مرد، نصیب اصغر فرهادی کارگردان فیلم «فروشنده» و شهاب حسینی بازیگر این فیلم شد.

در بخش نوعی نگاه، سینمای ایران موفقیتی نداشت و فیلم «وارونگی» ساخته بهنام بهزادی از ایران که در این بخش شرکت داشت، نتوانست هیچکدام از جوایز این بخش را کسب کند. جایزه بهترین فیلم نوعی نگاه به فیلم فنلاندی «خوش ترین روز زندگی اولی مک کی» ساخته یوهو کوسمانسن تعلق گرفت که درامی جذاب و پرکشش دربارۀ یک قهرمان بوکس جهان است که بین عشق اش به یک زن و حرفه ورزشی اش سرگردان است. فیلم تریلر ژاپنی «هارمونیوم» ساخته فوکادا کوجی از ژاپن نیز جایزه ویژه هیئت داوران بخش نوعی نگاه را دریافت کرد. این دومین بار بود که فرهادی، برای نخل طلا با سینماگران بزرگ جهان رقابت می کرد. در سال ۲۰۱۳ او با فیلم «گذشته» که در فرانسه ساخت در فستیوال کن شرکت کرد اما نخل طلای بهترین فیلم را نگرفت و تنها جایزه بهترین بازیگر زن به برنیس بژو، بازیگر فرانسوی فیلم او تعلق گرفت. نمایش فیلم«فروشنده» در کن واکنش های متفاوتی داشته است. «فروشنده»، درامی خانوادگی و پرقدرت با مایه های اخلاقی و اجتماعی و رفرنس های سیاسی و فرهنگی متعدد است که در قالبی جنایی و کارآگاهی بیان می شود؛ داستان زن و شوهر جوانی به نام عماد و رعنا از طبقه متوسط که بازیگر تئاترند و در نمایش «مرگ دستفروش» آرتور میلر که بر روی صحنه در حال اجراست بازی می کنند. آپارتمان اجاره ای محل سکونت آنها به خاطر خاک برداری بسازبفروش ها در حال فروریختن است و آنها از ناچاری و به طور موقت به خانه دیگری نقل مکان می کنند که یکی از همکاران تئاتری عماد در اختیار او می گذارد. اما مستاجر قبلی آپارتمان جدید، زنی خودفروش به نام آهو بوده که حالا مشتری هایش که از او بی خبرند، سراغش را می گیرند. به دنبال نقل مکان عماد و رعنا به محل جدید، حادثه ای اتفاق می افتد که نقشی ویران کننده بر زندگی مشترک آنها و بازی آنها در تئاتر دارد.

اصغر فرهادی در کنفرانس مطبوعاتی فیلم، در مورد مشکلات فیلمسازی در ایران گفت: «در ایران یک فیلمساز ۴۴ ساله مثل من در مسیری پیش می رود که ابتدا برایش ناهموار است اما او کم کم یاد می گیرد که این مسیر را هموار کند در حالی که اگر مثلا یک فیلمساز آمریکایی بخواهد در ایران فیلم بسازد، برایش ناهموار است و ممکن است زمین بخورد. این مشکلات در کار برای من یک چالش است و به من انرژی می دهد و به رغم این شرایط، لذتی را که از فیلمسازی در ایران می برم هرگز در خارج از ایران نداشته ام.»

فرهادی در مورد ارتباط نمایشنامه آرتور میلر با فیلمش گفت: «من در رشته تئاتر درس خواندم و آشنایی ام با ادبیات نمایشی ایران و جهان مرا صاحب یک سلیقه کرد و خواستم که یک روز به تئاتر ادای احترام کنم. ضمنا «فروشنده» یک ادای احترام به غلامحسین ساعدی، نمایشنامه نویس ایرانی است که در فرانسه به خاک سپرده شده، همینطور به یک فیلمساز بزرگ یعنی داریوش مهرجویی و نیز به خیلی های دیگر که دوست داشتم. در این فیلم، ما قصه مرگ فروشنده آرتور میلر را بر صحنه تئاتر داریم و قصه یک فروشنده (منظور فرهادی، آهو، زن خودفروش مستاجر است) را در فیلم و این دو قصه بر هم تاثیر می گذارند. از طرف دیگر بین موضوع و شخصیت های نمایش میلر یعنی ویلی لومن و لیندا و شخصیت های فیلم، لینک هایی وجود دارد.»

به گفته فرهادی، ساختمانی که در فیلم درحال فروریختن است، نشانه ارزش هایی است که در جامعه مدرن امروز ایران درحال از بین رفتن است. اینکه ما با سرعت سرسام آوری داریم مدرن می شویم و اشتیاقی به مدرنیته داریم بی آنکه خودمان را با این مدرنیته و سرعت آن تطبیق دهیم. در نمایش میلر هم دنیای مدرنی ساخته می شود که ویلی لومن و آدم هایی مثل او نمی توانند خود را با آن تطبیق دهند.

فرهادی در مورد خشونت موجود درفیلم فروشنده گفت: «جهان امروز دچار خشونت هایی است که از باورهای ایدئولوژیک می آید و خیلی کار می برد تا بتوان جلوی این خشونت ها را گرفت. من وقتی داستان این فیلم را می نوشتم، نمی خواستم مستقیما به این خشونت های جهان امروز اشاره کنم بلکه خشونت در این فیلم، خشونتی درونی است که نتیجه فاجعه باری دارد.»

فرهادی در مورد وضعیت روشنفکران در جامعه ایران امروز گفت: «شخصیت اصلی فیلم من، آدم روشنفکری است که درگیر نمایش میلر است. در ایران آنقدر به روشنفکران بد گفته اند و توهین کرده اند که روشنفکری دیگر به یک انگ تبدیل شده. به نظر من، روشنفکری در کشور ما به گل ننشسته است. ما باید به روشنفکران کشورمان، به کسانی چون غلامحسین ساعدی، به احمد شاملو و به عباس کیارستمی افتخار کنیم.»

فرهادی، امشب با فیلمسازان مهمی مثل جیم جارموش (پترسن)، کن لوچ (من دنیل بلیک)، کریستن مونجیو(فارغ التحصیل)، کریستی پویو (سیرانوادا)، ماری آده (تونی ردمن)، بریلانته مندوزا(ما روسا)، پدرو آلمادوار(جولیتا)،برونو دومن(مالوت)، پل ورهوفن(او)، برادران داردن(دختر ناشناس) و کلبر مندوسا فیلهو(آکواریوس)، برای کسب نخل طلا رقابت داشت.

هم‌رسانی این مطلبنظرها

مطالب مرتبط

جشنوارهٔ فیلمهای ایرانی «ویتره»؛ دریچه‌ای نو به سوی ایران امروز

محققان در آلمان: رانش شدید زمین در روستای حسین‌آباد ایران نتیجه ساختن یک سد بود

نقش کلیدی فلات ایران در مهاجرت انسان؛ حلقه گمشده تاریخ پیدا شد