اگر این اصول رعایت نشود نیروهای حکومتی افغانستان نمیتوانند به لحاظ اخلاقی خود را از گروههایی که آنها را «هراسافکن» مینامند، متمایز کنند.
شمار فزاینده تلفات غیرنظامیان در مبارزه با طالبان، انتقادات زیادی را نسبت به رویکرد اخلاقی و انسانی حکومت افغانستان به وجود آورده است.
حمله نیروی هوایی ارتش افغانستان به مدرسه دینی هاشمیه در ولایت قندوز در روز ۱۳ فروردین (حمل) به کشته و زخمی شدن دهها تن از شهروندان غیرنظامی (ملکی) و شماری از جنگسالاران طالبان انجامید. آمار کشته شدگان این حمله در دشت ارچی قندوز ۵۵ تن اعلام شده، اما برخی شاهدان شمار قربانیان این حادثه را بیش از ۱۰۰ نفر اعلام کردهاند.
موضع و نقش آمریکا
مقامهای ایالات متحده آمریکا هنوز درباره حمله قندوز هیچ گونه اظهار نظر رسمی نکردهاند و همین باعث شده است تا برخی منتقدان سیاست خارجی آمریکا در افغانستان و خارج از افغانستان، این کشور را به همدستی در کشتار غیرنظامیان در قندوز متهم کنند. از جمله روزنامه تندرو کیهان، چاپ تهران نوشت که نیروهای آمریکایی به طور مشترک با ارتش افغانستان به مدرسه دارالعلوم هاشمیه در شهر دشت ارچی ولایت قندوز حمله کردهاند.
ایالات متحده آمریکا در سال گذشته میلادی با اعلام راهبرد جدید خود در مورد افغانستان اعلام کرد که برای مجبور کردن طالبان به حضور بر سر میز مذاکره، باید فشار نظامی را بر آنها افزایش داد. طالبان در واکنش به این تهدید گفتند که ترسی ندارند زیرا در برابر حملات شدیدتر آمریکا در زمان باراک اوباما مقاومت کردهاند.
قربانیان غیر نظامی (ملکی) در حملات طالبان و حکومت
حمله خونین طالبان در همان نخستین روز از سال ۹۷ در هنگام مراسم نوروزی نشان داد که واکنش آنها به پیشنهاد مذاکره مثبت نیست. حمله هوایی روز دوشنبه ارتش افغانستان به مدرسه دینی در قندوز نیز مانند حمله طالبان قربانیانی از میان مردم عادی داشت و به این ترتیب هر دو طرف بهانه کافی برای متهم کردن یکدیگر به کشتار غیرنظامی به دست آوردهاند.
متحدان غربی حکومت افغانستان خودشان هم کارنامه درخشانی در بمباران غیرنظامیان این کشور ندارند و بنا بر این نمیتوانند الگوی خوبی برای حکومت افغانستان باشند. در اکتبر سال ۲۰۱۵ بمباران قندوز توسط نیروهای ناتو به مرگ ۴۲ تن از جمله کودکان، بیماران، پرسنل پزشکی و نگهبانان یک بیمارستان متعلق به پزشکان بدون مرز انجامید. آنها حمله خود را توجیه کرده و گفتند قصد داشتهاند تا افرادی را بکشند که نیروهای آنها را تهدید کرده بودند. صدای طالبان که میگفتند کسی از اعضای آنها در آن مکان نبوده و پزشکان بدون مرز که میگفتند نیروهای ناتو مختصات مکانی آن بیمارستان را میشناختهاند، به جایی نرسید.
بعد از حمله روز دوشنبه قندوز، مقامهای رسمی افغانستان نیز به مانند متحدان غربیشان عمل کرده و کوشیدند تا هر گونه اشتباه خود را انکار کنند. برای مثال سخنگوی وزارت دفاع تأکید کرد هیچ شهروندی در آن مدرسه حضور نداشته و آنجا محل آموزش طالبان بوده است. گویی برای مقامهای افغان مهم نبود که تقریبا در همان زمان سخنگوی والی ولایت اعلام کرد حداقل ۵ غیرنظامی کشته و ۵۵ تن در اثر حملات هوایی زخمی شدهاند.
با این حال ارگ ریاست جمهوری اعلام کرد که رییسجمهور غنی یک هیئت را برای بررسی این رویداد تعیین کرده است تا دربارۀ چگونگی تلفات غیر نظامیان در نتیجه حملۀ هوایی نیروی هوایی کشور تحقیق نماید. تلویزیون طلوع افغانستان ضمن ارسال این خبر گزارش داد که رئیس جمهوری عدهای را موظف کرد تا در این زمینه تحقیق به عمل آورده و نتیجه را ظرف یک هفته به او ارائه دهند.
شاهدان عینی در دشت ارچی توضیح دادند که چگونه بالگردها ابتدا موشک شلیک کردند و سپس به سوی جمعیتی متشکل از دانشآموزان، والدین و معلمان آتش گشودند. بر اساس گزارش شاهدان، این افراد در خارج از مدرسه نه برای شرکت در نشست سران طالبان، بلکه برای مراسم دستاربندی و ناهار حضور داشتند. اگر چه برخی هم میگویند تعدادی از فرماندهان طالبان تنها برای حضور در مراسم و ناهار در آن مکان حاضر بودند.
یک خلبان افغان در حالی که در ارتفاع پایین هم پرواز میکند، قاعدتا باید بتواند چنین مراسمی را تشخیص بدهد.
وانگهی، حتی اگر تعدادی از فرماندهان طالبان هم در آنجا حضور داشتند و حتی اگر فرضا با پنهان کردن خود در میان شهروندان غیرنظامی یک شورای جنگ تشکیل داده بودند، شلیک به چنین جمعیتی بر اساس کنوانسیون ژنو به مثابه استفاده نا متناسب از زور و احتمالا جنایت جنگی به شمار میرود. اگر چه بنا به گزارش سازمان ملل متحد، قربانیان غیرنظامی حملات طالبان بیشتر از قربانیان غیرنظامی نیروهای ارتش افغانستان و متحدان بینالمللی آن هستند.
در روز هفتم بهمن (دلو) ۹۶ نیز طالبان یک آمبولانس پر از مواد منفجره را برای حمله به یک ساختمان اداری در کابل آماده کرده بودند، اما هنگامی که نتوانستند به هدف خود برسند، خودرو را در برابر یک بیمارستان بزرگ منفجر کردند. بر اثر این انفجار بزرگ که در اوج شلوغی آن مکان روی داد، ۹۵ نفر کشته و ۱۵ تن زخمی شدند.
چند روز پس از نوروز نیز در لشکرگاه، مرکز هلمند، فردی یک خودرو را به سوی مردمی که از یک استادیوم ورزشی بیرون میآمدند راند و با زیر گرفتن عمدی آنها، دهها تن را کشته و مجروح ساخت. طالبان رسما مسئولیت این حمله را به عهده نگرفتند اما گمان میرود این حمله کار آنها باشد. زیرا داعش شاخه افغانستان که معمولا تنها مظنون دیگر چنین حملاتی است، در منطقه هلمند حضور ندارد و اگر در این حمله دست داشت مسئولیت آن را به عهده میگرفت.
حمله در لشکرگاه تنها دو روز پس از آن صورت گرفت که یک بمبگذار انتحاری در نزدیکی دانشگاه کابل خود را منفجر کرد. در آن حمله که داعش مسئولیت آن را بر عهده گرفت ۲۹ تن کشته و ۵۲ نفر مجروح شدند.
تبعات اخلاقی کشتار غیرنظامیان برای حکومت
نیروهایی که برای حمایت از ارتش افغانستان با این گروهها مبارزه میکنند و نیروهای افغان که از انها آموزش میگیرند، باید خود را به سطح استانداردهای بالاتری برسانند.
نیروهای کشورهای دموکراتیک در افغانستان و متحدان افغان آنها باید بدون کشتن شهروندان بیگناه و بدون ایجاد هرگونه آسیب جانبی دشمنان خود را هدف قرار دهند. آنها باید ضمن رعایت کنوانسیون ژنو از حمله به غیرنظامیان اجتناب کنند، حتی زمانی که «اهداف ارزشمند» در میان آنها قرار گرفته باشند.
اگر این اصول رعایت نشود نیروهای حکومتی افغانستان نمیتوانند به لحاظ اخلاقی خود را از گروههایی که آنها را «هراسافکن» مینامند، متمایز کنند.