نامور حقیقی: با ترامپ باید نقداً معامله کرد چون ممکن است امروز حرفی بزند و فردا بزند زیر حرفش

نامور حقیقی: با ترامپ باید نقداً معامله کرد چون ممکن است امروز حرفی بزند و فردا بزند زیر حرفش
نگارش از یورونیوز
هم‌رسانی این مطلبنظرها
هم‌رسانی این مطلبClose Button

نامور حقیقی: ترامپ نگاه واقع‌بینانه‌ای به توان نظامی ایران ندارد. اگر کار آمریکا و ایران به جنگ بکشد، گستره درگیری می‌تواند بسیار وسیع باشد. با توجه به تجربه جنگ در عراق و افغانستان، ورود به درگیری نظامی با ایران، در صورتی عاقلانه است که تبعاتش هم قابل پیش‌بینی باشد.

آگهی

اظهار نظرهای متفاوت حسن روحانی و دونالد ترامپ دربارۀ دلایل عدم ملاقاتشان در حاشیۀ نشست سالانۀ مجمع عمومی سازمان ملل، سفر آقای روحانی به نیویورک و نتایج این سفر را همچنان در رأس اخبار مربوط به تقابل ایران و آمریکا قرار داده است. 

علیرضا نامور حقیقی، تحلیلگر سیاسی در گفت‌وگو با یورونیوز از پیامدهای حضور روحانی در سازمان ملل و چشم‌اندازهای بالقوۀ رابطۀ ایران و آمریکا با توجه به شرایط بالفعل کنونی می‌گوید.

یورونیوز: به نظر شما دستاورد سفر حسن روحانی به نیویورک چه بود؟

علیرضا نامور حقیقی: «قبل از این سفر، ایران با چند چالش جدی روبرو بود. افزایش تنش با آمریکا با گسترش سطح تحریم‌های اقتصادی این کشور همچنین افزایش تنش با عربستان و عدم تمایل اروپایی‌ها به هزینه دادن برای حفظ برجام، سه چالش خارجی مهم ایران قبل از سفر آقای روحانی به نیویورک بود. آقای روحانی برای حل مشکل با کشورهای منطقه، طرح صلحی ارائه کرد که البته جزئیاتش مطرح نشد ولی قاعدتاً قرار است ائتلافی در برابر ائتلاف پیشنهادی آمریکا باشد ومانع از اتئلاف کشورهای عربی منطقه با آمریکا برای حفظ امنیت کشتیرانی در این منطقه شود. اما مشکل این طرح این است که کشورهایی که قرار است با یکدیگر ائتلاف کنند، رابطۀ دیپلماتیک ندارند. الان ایران و عربستان رابطۀ دیپلماتیک ندارند. قطر هم با عربستان و امارات رابطه‌ای ندارد. این طرح هم در عمل مورد استقبال واقع نشد و حتی عراق هم گفت که در این ائتلاف شرکت نمی‌کند. اما نکته مثبت طرح امنیت هرمز این است که می‌تواند زمینه‌ساز یا پوششی برای مذاکره بین کشورهای ذی‌نفع در این منطقه، بویژه ایران و عربستان شود. در این صورت، این طرح می‌تواند باب روابط دیپلماتیک ایران و عربستان را باز کند. آقای روحانی گفت عمران‌خان، نخست‌وزیر پاکستان پیشنهاد کرده است که ایران و عربستان برای کاهش تنش فی‌مابین گفت‌وگو کنند. پیشنهاد ایران هم این بوده که قراردادی برای آتش‌بس در یمن مطرح شود، دوم اینکه توصیه‌های عمران‌خان به عنوان یک دستور کار در روابط ایران و عربستان عملی شود که دیروز هم اعلام شد عربستان با آتش بس در بخش‌هایی از صنعا موافقت کرده است. بنابراین اینکه آیا سفر آقای روحانی می‌تواند گشایشی در روابط ایران و عربستان ایجاد کند، باید منتظر تحولات و مذاکرات دیپلماتیک در روزهای آینده باشیم. نباید فراموش کرد که از نظر عربستان، شاخص‌های مهم تغییر رفتار ایران، مربوط به دولت روحانی نیست بلکه به نهادهای قدرت در ایران بیرون از دولت مربوط می‌شود که چگونه و با چه لحن و ادبیاتی درباره عربستان موضع‌گیری می‌کنند.»

یورونیوز: بسیاری امیدوار بودند روحانی و ترامپ در نیویورک حداقل یک دیدار بدون مذاکره داشته باشند. اما نه تنها چنین نشد، بلکه رهبر ایران در روز آخر حضور روحانی در نیویورک، اروپایی‌ها را هم دشمن ایران اعلام کرد. ظاهراً اوضاع در پایان این سفر، بدتر از قبل هم شده است.

علیرضا نامور حقیقی: «چیزی که فضای رابطۀ ایران و اروپا را تخریب کرد، حمله به تاسیسات نفتی عربستان بود. عربستان روابط اقتصادی گسترده با کشورهای اروپایی دارد و اروپا نمی‌تواند این روابط را نادیده بگیرد. بیانیه اروپایی‌ها علیه ایران در قبال حمله به تاسیسات نفتی عربستان، می‌تواند محصول لابی عربستان هم بوده باشد. به هر حال عربستان در صدد است ایران از سوی کشورهای بانفوذ دنیا در ماجرای حمله به آرامکو محکوم شود. سخنان رهبر ایران نیز با قلمداد کردن اروپا به عنوان دشمن می‌تواند از جنبه سیاسی فضای دیپلماتیک میان ایران و اروپا را تخریب کند که اساسا به نفع ایران نخواهد بود و وضعیت را پیچیده‌تر و دشوارتر برای ایران می‌کند. در حالی‌ که آقای ماکرون رئیس جمهور فرانسه در سخنرانی‌ خود در سازمان ملل، خروج آمریکا از برجام را از حیث تحقق اهداف دونالد ترامپ بی‌فایده و زمینه‌ساز افزایش تنش در منطقه و نیز خطر جنگ قلمداد کرد و در مجموع خروج آمریکا از برجام را اقدامی بی‌دستاورد و دارای نتایج منفی توصیف کرد. به هر حال موضع اروپا این است که برای دوری از نتایج ناگوار رویارویی ایران و آمریکا، راهی برای مذاکره میان این دوکشور پیدا شود تا تنش فعلی از بین برود. دیدار ترامپ و روحانی یک راه بود. راه‌های دیگری هم وجود دارد.»

یورونیوز: چه راه‌هایی؟

علیرضا نامور حقیقی: «مثلاً آقای ظریف در حاشیه اجلاس گروه هفت می‌توانست با ترامپ دیدار و گفت‌وگو داشته باشد و یا با دعوت سناتور پاول به ملاقات ترامپ می‌رفت و مستقیم و بدون واسطه با او گفتگو می کرد. این فرصت هم البته از دست رفت ولی ایران هنوز می‌تواند مثلاً از سناتورهای آمریکایی دعوت کند که به تهران بروند و آن‌جا مذاکراتی را با مقامات ایرانی داشته باشند. ایران گفته ما با دولت آمریکا مذاکره نمی‌کنیم؛ ولی سناتورها اعضای دولت آمریکا نیستند.»

یورونیوز: با توجه به فضایی که در تهران وجود دارد، چنین امری امکان‌پذیر است؟

علیرضا نامور حقیقی: «تنش‌زدایی در بحران، نیازمند چنین مانورهای مبتکرانه و شجاعانه است که بتواند ریتم بازی را عوض کند. بخصوص کشوری که دست بالا را از حیث قدرت نظامی و دیپلماتیک ندارد، باید بتواند مانورهایی بدهد که هزینۀ سیاسی ندارند و سود تبلیغاتی هم دارند. آقای ظریف تا حالا با برخی سناتورهای آمریکایی ملاقات کرده است. همین سناتورها را می‌توان به تهران دعوت کرد. این کار فواید تبلیغاتی دارد و فضای تنش‌آلود کنونی را کاهش می‌دهد و هزینه‌ای هم در بر ندارد. راه دیگر این است که دو کشور نمایندگان ویژه‌ای تعیین کنند و این نمایندگان ابتدا معلوم کنند که ایران و آمریکا دربارۀ چه موضوعی می‌خواهند مذاکره کنند. یعنی آقای خامنه‌ای و شورای عالی امنیت ملی یک نماینده تعیین کند برای گفت‌وگو با نمایندۀ ترامپ راجع به اینکه دو کشور در چه موردی می‌توانند مذاکره کنند. آقای روحانی گفت ما می‌توانیم درمورد عدم دستیابی ایران به بمب هسته‌ای اطمینان دهیم. بنابراین قبل از اینکه سران دو کشور وارد مذاکره شوند باید مشخص شود دو طرف در مورد چه چیزهایی می‌خواهند مذاکره کنند. وجود نماینده‌ای ویژه از سوی آمریکا از جمله فردی مانند خلیل‌زاد که فارسی هم بلد است و قبلا هم در عراق با ایرانی‌ها مذاکره کرده با نمایندگان رهبری و نه فقط دولت، می‌تواند زمینه‌های توافق و اختلاف را مشخص کند و بعد از آنکه کارها انجام شد آن‌گاه ملاقات‌های رسمی از جنبۀ رسیدن به نتایج ملموس می‌تواند ثمربخش باشد.»

یورونیوز: به نظر شما آیا ترامپ اصلاً ایده‌ای برای مذاکره دارد؟

علیرضا نامور حقیقی: «دید استراتژیک آقای ترامپ دربارۀ ایران از زاویۀ اطلاعاتی بوده که به او داده شده؛ که عمدتا هم با اشتباه محاسباتی همراه بوده است. او در دورۀ انتخابات ریاست جمهوری می‌گفت اگر باراک اوباما سه ماه دیرتر مذاکرات برجام را شروع کرده بود نظام ایران فرو می‌پاشید. او بعد از ریاست جمهوری نیز احتمالا اطلاعات نادرستی از سوی مشاورین داخلی و خارجیش دریافت کرده است مبنی بر اینکه که اگر تحریم‌ها شش ماه اعمال شوند حکومت ایران سقوط می‌کند. تحلیل مایک پومپئو رئیس سیا در آن زمان هم این بود که تظاهرات دی ۹۶ ادامه پیدا خواهد کرد و ترامپ هم در حمایت از این موضوع چند توییت زد و احتمالا فکر می‌کرد در چنین فضایی تحریم منجر به فروپاشی سیاسی ایران خواهد شد. توافق با کره شمالی برای عدم آزمایش موشک هسته‌ای نیز مهمترین فاکتوری بود که ترامپ را ترغیب به خروج از برجام کرد؛ هرچند پنتاگون و کارشناسان امنیتی آمریکا با این اقدام مخالف بودند ولی بتدریج متوجه شد که محاسبات مشاورانش اشتباه بوده و به تدریج هم لحن ترامپ تغییر کرد. مشکل دوم ترامپ این است که نگاه واقع‌بینانه‌ای نسبت به توان نظامی ایران ندارد. اگر کار آمریکا و ایران به جنگ بکشد، گستره درگیری می‌تواند بسیار وسیع باشد. با توجه به تجربه جنگ در عراق و افغانستان، ورود به درگیری نظامی با ایران، در صورتی عاقلانه است که تبعاتش هم قابل پیش‌بینی باشد. خود آقای ترامپ جنگ‌های آمریکا در افغانستان و عراق و سوریه را جنگ‌های بی‌پایان می‌‌داند. راه خروج از جنگ بی‌پایان نامعلوم و پرهزینه است. این زاویه نگاه آقای ترامپ مثبت است و ایران هم می‌تواند با این نگاه موافق باشد و از این زاویه وارد گفتگو با ترامپ شود. ترامپ دنبال جایزه صلح نوبل است و شاید ایران بعد از افغانستان موضوع خوبی برایش باشد. اما درباره موضوع مذاکره، آقای روحانی در نیویورک مشخص کرد که توان موشکی ایران نمی‌تواند موضوع مذاکره ایران و آمریکا باشد مگر اینکه فروش موشک به کشورهای منطقه هم جزو بحث باشد. به هر حال تعیین نماینده ویژه می‌تواند موضوع مذاکرات را روشن کند و ضمناً این نکته را هم معلوم کند که ایران و آمریکا چطور می‌توانند معامله کنند. با آمریکای ترامپ باید نقداً معامله کرد. چراکه ترامپ ممکن است امروز حرفی بزند و فردا بزند زیر حرفش. مثلاً ترامپ مذاکره با طالبان را لغو کرد چون طالبان یک سرباز آمریکایی را کشت در حالی که هیچ قرارداد آتش‌بسی بین آمریکا و طالبان وجود نداشت و خود آقای پمپئو هم گفت که در دوران مذاکرات، سربازان آمریکایی تعداد بیشتری از افراد طالبان را کشته بودند.»

یورونیوز: آقای روحانی گفت اگر بیشتر می‌خواهید باید بیشتر بدهید. تفسیر شما از این حرف چیست؟

علیرضا نامور حقیقی: «اولاً ادعای ترامپ و تیمش راجع به امکان ساخت بمب اتمی از سوی ایران نادرست است. سیا و موساد هم چنین نظری ندارند و گفته‌اند با این حد بالای نظارت بر برنامه هسته‌ای ایران، چنین امکانی فراهم نیست. محل نزاع این‌جاست که آمریکا می‌گوید ایران نباید غنی‌سازی اورانیوم داشته باشد یا اگر قرار است ایران همین حد فعلی غنی‌سازی را داشته باشد، محدودیت‌های ده ساله کنونی باید بشود صد سال. این نظر آقای ترامپ است. آقای روحانی پیشنهاد کرد ایران پروتکل الحاقی را تصویب کند و آمریکا هم تحریم‌ها را بردارد. این پیشنهاد بی‌فایده است چون موضوع نزاع را حل نمی‌کند. فرمول بیشتر دادن در ازای بیشتر خواستن، در قبال فعالیت‌های موشکی ایران کار نمی‌کند اما در قبال فعالیت‌های ایران در منطقه، امکان توافق بین ایران و آمریکا وجود دارد. مثلاً دربارۀ یمن و سوریه و حتی لبنان و تا حدی هم عراق. یک فرمولی که می‌تواند از حرف روحانی در مورد بیش از برجام در زمینه هسته‌ای فهمید امضا پروتکل الحاقی در حال حاضر در ازای تصویب برجام در کنگره آمریکا است که آمریکا نخواهد پذیرفت. یا در تفسیری موسع‌تر که ممکن است در بلوک قدرت ایران بر سر آن اجماع وجود نداشته باشد این است که زمانِ غروب هسته‌ای در برجام افزایش یابد و در ازای آن، تحریم‌های نفتی سال ۱۹۹۴ که سرمایه‌گذاری شرکت‌های آمریکایی را در ایران ممنوع کرده، لغو شود. که البته چنین چیزی در برجام نیست. بنابراین این یک بازی برد‌-برد است. یعنی ترامپ می‌تواند بگوید بند غروب هسته‌ای را از ده سال به سی سال افزایش داده و ایران هم می‌تواند بگوید کمپانی‌های نفتی آمریکایی در ایران سرمایه‌گذاری می‌کنند. اگر این کمپانی‌ها در ایران سرمایه‌گذاری کنند، سیاست تغییر رژیم ایران هم به نوعی کنار می‌رود. اما معامله بزرگ‌تر در گرو این است که ایران غنی‌سازی هسته‌ای را کلاً تعطیل کند و در ازایش کل تحریم‌های آمریکا لغو شود. این پیشنهاد در دوره باراک اوباما و حین مذاکرات برجام از سوی دکتر عباس میلانی و یک دانشمند برجسته هسته‌ای آمریکا زیگفرید هگر در مقاله‌ای که بسیار مورد توجه واقع شد دربولتن دانشمندان اتمی آمریکا مطرح شده بود که غنی سازی هسته‌ای برای ایران به هیچ عنوان نمی‌تواند اقتصادی سود آور باشد ولذا ایران می‌تواند با توجه به مدل توافق کره جنوبی با آمریکا در دهه ۹۰ که علیرغم تهدید اتمی کره شمالی و حمایت افکار عمومی مردم، کره جنوبی توافق کرد صنعت غنی‌سازی هسته‌ای‌ خودش را کاملا تعطیل کند و در ازای آن تکنولوژی ساخت نیروگاه هسته‌ای از آمریکا دریافت کند که اکنون کره جنوبی در این زمینه پیشرفت‌های قابل توجهی کرده است. به هر حال پیشنهادات آن مقاله همچنان می‌تواند دستور کار مذاکراتی قرار بگیرد؛ اگر تصمیم گیرندگان ایرانی ضرورت‌های حیاتی توسعه ایران را با توجه به چالش‌های کنونی ایران مد نظر داشته باشند.»

یورونیوز: فکر می‌کنید ترامپ حاضر است در ازای سی ساله شدن زمان برجام، تحریم‌های دوره کلینتون را لغو کند؟

علیرضا نامور حقیقی: «به هر حال این یک معامله برد‌-برد است. افزایش بیست‌ساله مدت محدودیت غنی‌سازی ایران، دستاورد کمی نیست و برای متحدان آمریکا در منطقه نیز آرامش خاطر پدید می‌آورد. اما به نظر من تعطیل شدن کلی غنی‌سازی، در ازای حل کامل تحریمهای تکنولوژی پیشنهاد معقول‌تری برای منافع ایران است؛ زیرا ادامه غنی سازی در صورتی که باتحریم‌های اقتصادی همراه باشد ارزشی ندارد و فقط موقعی توجیه دارد که ایران بخواهد به سمت ساخت بمب اتمی برود که آن هم مقامات ایران ساخت آن را حرام اعلام کرده‌اند.»

یورونیوز: ولی بخشی از تحریم‌ها قبل از آغاز غنی‌سازی اورانیوم در ایران، وضع شده‌اند.

علیرضا نامور حقیقی: «بله، تحریم‌ها به جز فعالیت‌هسته‌ای به تروریسم و نقض حقوق بشر مربوطند.»

آگهی

یورونیوز: حتی اگر ایران غنی‌سازی را تعطیل کند، مساله تروریسم همچنان پابرجاست. پس چرا آمریکا باید همه تحریم‌هایش را در ازای توقف غنی‌سازی ایران لغو کند؟

علیرضا نامور حقیقی: «وقتی غنی‌سازی تعطیل شود، درباره سیاست منطقه‌ای ایران هم توافقاتی حاصل می‌شود؛ چون مهم‌ترین موضوع برای آمریکا و اسرائیل مساله غنی‌سازی اورانیوم در ایران است. در مسائل منطقه‌ای امکان توافق بیشتر است. مساله سوریه تقریبا حل شده است؛ چراکه الان دیگر اروپایی‌ها هم نمی‌گویند بشار اسد باید برود. ایران هم می‌تواند بابت هزینه‌ای که در سوریه کرده، سهمی در حوزه اقتصاد سوریه داشته باشد. این پیشنهاد عملی است.»

یورونیوز: آیا به نظرتان رهبر ایران اصلاً وارد چنین معامله‌ای می‌شود؟ چون حکومت ایران الان حرفش این است که خاورمیانه جدید را جمهوری اسلامی دارد می‌سازد نه آمریکا.

علیرضا نامور حقیقی: «من بعید می‌دانم حکومت ایران با لغو کلی غنی‌سازی موافقت کند. اما زمان غروب هسته‌ای را می‌توان افزایش داد. به هر حال آن حرف آقای روحانی دربارۀ بیشتر خواستن و بیشتر دادن، یعنی بخشی از تحریم‌هایی که لغوشان در برجام ذکر نشده، باید لغو شوند و به تبع این، شرکت‌های آمریکایی باید بتوانند در ایران سرمایه‌گذاری نفتی کنند و در ازای این دستاورد، ایران پروتکل الحاقی را تصویب کند یا زمان غروب هسته‌ای ده یا بیست سال افزایش یابد. این حرف فقط به این معنا می‌تواند باشد.»

یورونیوز: ولی آقای روحانی قبلاً گفته بود برجام بنایی است که اگر یک آجرش برداشته شود، فرومی‌ریزد. پس چطور الان از تغییرات در برجام حرف می‌زنند؟

آگهی

علیرضا نامور حقیقی: «یعنی برجام حفظ شود و متممی به آن اضافه کنند. بیشتر از برجام، دو معنا دارد: مذاکره دربارۀ مسائل منطقه، مذاکرۀ تازه درباره فعالیت هسته‌ای ایران. اگر اولی مد نظر آقای روحانی باشد، به نظرم ایران آمادگیِ ورود به این بحث را دارد. بنابراین قاعدتاً موضوع دوم باید مد نظر بوده باشد. یعنی مذاکره تازه درباره فعالیت هسته‌ای ایران و رسیدن به یک وضعیت برد‌-برد. در این صورت شرایط اقتصادی برای ایران بهتر و تهدید تغییر رژیم در ایران تقریباً منتفی می‌شود، ترامپ هم می‌تواند بگوید زمان برجام را افزایش چشمگیر داده و با این برگ برنده به سروقت انتخابات ریاست جمهوری سال ۲۰۲۰ برود. اما راه دیگر این است که ایران به طور جدی با عربستان تنش‌زدایی کند. آقای روحانی می‌تواند با ملک سلمان نامه‌نگاری کند. ایران در مورد اشغال و تخریب سفارت عربستان در ایران قبول مسئولیت کند. انعطاف بیشتر ایران در برابر عربستان که کشور مسلمان و همسایه است باید بخشی از سیاست خارجی ایران باشد. این امر فضای جدیدی در منطقه ایجاد می‌کند. در این فضا، فشار آمریکا بر ایران کمتر خواهد شد. نباید فراموش کنیم که درفضای خصومت میان دوکشور، نقش لابی عربستان بر اتاق فکرهای آمریکایی و نهادهای اقتصادی بین‌المللی در ایجاد فشار آمریکا بر روی ایران بسیار موثر بوده است.»

یورونیوز: اتحادیه اروپا به ایران هشدار داده که ممکن است از برجام خارج شود. آیا می‌توان گفت سفر روحانی به نیویورک دستاوردی نداشته است؟

علیرضا نامور حقیقی: «دستاورد سفر روحانی، مذاکراتی بود که انجام شد. آن مذاکرات مثل یک دماسنج بود که نظرات نیروهای بین‌المللی را به حکومت ایران منتقل می‌کند. خانم مرکل برای اولین بار با آقای روحانی ملاقات کرد. آقای ماکرون ملاقات طولانی با آقای روحانی داشت. جانسون با روحانی ملاقات کرد. عمران‌خان هم با روحانی دیدار داشت. این ملاقات‌ها همگی مهم بودند. این سفر دیدگاه ایران را به دنیا منتقل کرد و نظرات کشورهای دنیا را به حاکمیت ایران. اما آن حرف رهبر ایران دربارۀ دشمن بودن کشورهای اروپایی، نکته‌ای داشت و آن اینکه، آقای خامنه‌ای گفت مذاکره و قرارداد بستن با اروپایی‌ها که دشمن ایرانند، منعی ندارد. اگر مذاکره و قرارداد با دشمن منعی ندارد، پس این کار را با آمریکا هم می‌توان انجام داد. به هر حال برای بررسی نتایج سفر روحانی به نیویورک، باید کمی صبر کنیم تا ببینیم نوع رفتار و سیاست‌های عملی حکومت ایران تغییری می‌کند یا نه؟ باید دید دماسنج دیدارهای این سفر، کدام نظر را در نظام سیاسی ایران مسلط می‌کند. حاکمیت ایران یک راهبرد رادیکال دارد که می‌گوید آمریکا یا یک ماه قبل از انتخابات یا بعد از انتخابات، در صورتی که ترامپ دوباره انتخاب شود، به ایران حمله می‌کند؛ بنابراین ایران نباید اجازه دهد آمریکا زمان جنگ را تعیین کند؛ بنابراین ایران باید با اقتدار برخورد کند که آمریکا را به امتیاز دادن وادارد. اما راهبرد دوم می‌گوید فتیله دیپلماسی را بالا برد تا ایران با آمریکا و اروپا و کشورهای عربی همسایه به توافقی اساسی برسد. راهبرد سوم می‌گوید باید همین وضع فعلی را حفظ و فشارها را تحمل کرد تا نتیجه انتخابات آمریکا روشن شود.»

یورونیوز: فکر می‌کنید کدام یک از این راهبردها نهایتاً مبنای عمل ایران می‌شود؟

علیرضا نامور حقیقی: «عوامل مختلفی در این میان موثر است. عامل اول، چالش جانشینی است. چالش‌های مربوط به تعیین جانشین رهبر فعلی ایران، می‌تواند بالانس نیروهای داخلی و موقعیت بالقوه هر یک از این چهار راهبرد را نزد ارکان حکومت ایران تغییر دهد. عامل دوم، عملکرد دولت آقای روحانی است. دولت روحانی و نهادهای حکومتی ناکارآمدی و فساد و تصلب سیاسی و فرهنگی و اجتماعی دارند و مردم از آن‌ها ناراضی‌ و سرخورده‌اند و مهاجرت نیروی انسانی و سرمایه‌ای روز به روز افزایش می‌یابد. اینکه حکومت و دولت چقدر می‌تواند وضعیت کنونی را مدیریت کند و آیا نارضایتی و محدودیت‌های مختلفی که حاکمیت در حوزه‌های سیاسی اعمال می‌کند با چه واکنشی در حوزه جامعه مدنی و گروه‌های سیاسی و اجتماعی و صنفی روبرو می‌شود، می‌تواند عامل موثری در اتخاذ یکی از این راهبردها باشد. عامل سوم، عدم اجماع در بلوک قدرت درباره تصمیم‌گیری در مورد مسائل حیاتی است که بنظر می‌رسد اختلافاتی در این زمینه وجود دارد. چنین اجماعی می‌تواند سیاست خارجی راهبردی جمهوری اسلامی را دگرگون کند. عامل چهارم هم نحوۀ بازی و اقدامات قدرت‌های خارجی است که عملا از قدرت ایران خارج است. فرض کنید فردا کره شمالی یک آزمایش هسته‌ای انجام دهد. در این صورت مساله ایران کلاً به حاشیه می‌رود. اگر کره شمالی با ترامپ به توافق نرسیده بود که آزمایش‌های هسته‌ای‌ خود را متوقف کند، قطعاً ترامپ از برجام خارج نمی‌شد. کره شمالی تهدید کرد که خاک آمریکا را مورد حمله اتمی قرار خواهد داد. در چنان وضعی، آمریکا نمی‌توانست از برجام خارج شود یا مثلاً سطح تنش آمریکا و چین افزایش یابد. در این صورت فشار آمریکا بر ایران کم خواهد شد. اگر تقابل آمریکا و روسیه در اثر خارج شدن احتمالی آمریکا از پیمان منع آزمایش‌های هسته‌ای شدت یابد، نحوه تعامل آمریکا و ایران فرق خواهد کرد و در واقع مسئله هسته‌ای ایران که با برجام خواه ناخواه از گردونه خطر فوری و مساله و خطر اصلی برای دولت آمریکا، خارج شده از اولویت کمتری برخوردار خواهد شد. با اینکه از نظر پنتاگون روسیه و چین خطرات اصلی برای آمریکا هستند، ترامپ در سخنرانی‌ خود در سازمان ملل یک کلمه راجع به روسیه حرف نزد و این خیلی عجیب بود. به هر حال دعوای آمریکا با چین و روسیه می‌تواند شرایط تقابل ایران و آمریکا را عوض کند و این امر هم در اینکه کدام یک از آن چهار راهبرد شانس بیشتری برای به کرسی نشستن پیدا می‌کنند، موثر خواهد بود. یعنی فاکتورهای خارجی را هم باید در نظر گرفت. علاوه بر حوزه خارجی، مسایل داخلی آمریکا هم می‌تواند نقش بازی کند مثلاً برکناری ترامپ در اثر استیضاح یا اینکه ترامپ برای جلوگیری از خطر استیضاح بخواهد برای ایجاد انحراف در افکار عمومی سطح تنش و درگیری با ایران را افزایش دهد که عناصر خارجی و بیرون از اراده ایران هست که به روابط شکل می‌دهد.»

آگهی

بیشتر بخوانید:وزیر خارجه عراق: پیام‌هایی بین ایران و عربستان رد و بدل کرده‌ام

هم‌رسانی این مطلبنظرها

مطالب مرتبط

گاردین: هشدار اتحادیه اروپا به ایران دربارۀ احتمال خروج از برجام

روحانی در نشست خبری: رهبران اروپایی مدرکی در متهم کردن ایران نداشتند

رافائل گروسی: جهان نباید شکست خود در کره شمالی را در ایران نیز تکرار کند