آیا تحریمهای سازمان ملل علیه ایران از روز ۲۰ شهریور بازخواهند گشت؟ آیا با توجه به مخالفت اعضای شورای امنیت این کار به لحاظ حقوقی عملی است و اساسا آمریکا بهرغم خروجش از برجام میتواند تحریمهای سازمان ملل را بار دیگر فعال کند؟ گفتگوی یورونیوز با دو حقوقدان، یوسف مولایی و قاسم شعله سعدی را بخوانید.
مایک پمپئو، وزیر امور خارجه آمریکا گفته است که تحریمهای سازمان ملل علیه ایران از ۲۰ سپتامبر (۳۰ شهریور) بازمیگردند.
آقای پمپئو ششم شهریور ضمن اعلام این موضوع در توییتر افزود که اگر هر یک از اعضای شورای امنیت قطعنامهای را برای ادامه تعلیق تحریمهای ایران پیشنهاد دهد، آمریکا آن را وتو خواهد کرد.
وزیر خارجه ایالات متحده در صفحه توییتر خود نوشت: «اگر هر یک از اعضای دائم شورای امنیت سازمان ملل قطعنامهای را برای ادامه تخفیف تحریمها ارائه دهد ایالات متحده آنرا وتو خواهد کرد. اگر هم هیچ قطعنامهای ارائه نشود تحریمها علیه ایران باز هم در ۲۰ سپتامبر باز خواهد گشت. این نحوه عملکرد قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت سازمان ملل است.»
مایک پمپئو در حالی از بازگشت قریب الوقوع تحریمهای سازمان ملل علیه ایران خبر داده است که شورای امنیت سازمان ملل با اقدام آمریکا برای فعال کردن مکانیسم ماشه و بازگرداندن همه تحریمهای سازمان ملل علیه ایران مخالفت کرده است.
اکثریت اعضای شورای امنیت، حق استفاده از مکانیسم ماشه یا سازوکار بازگرداندن تحریمهای سازمان علیه ایران را برای آمریکا به رسمیت نمیشناسند.
ایالات متحده در سال ۲۰۱۸ از برجام خارج شد اما با ارائه تفسیری خاص از قطعنامه ۲۲۳۱، که همزمان با توافق هستهای و در حمایت از این توافق در شورای امنیت به تصویب رسید، معتقد است این قطعنامه استفاده از مکانیسم ماشه را برای کشورهای «مشارکتکننده» در برجام به رسمیت شناخته و از آنجا که قطعنامه ۲۲۳۱ سندی مستقل از برجام بوده و آمریکا نیز عضو شورای امنیت است، با اینکه این کشور از برجام خارج شده، همچنان میتواند با توسل به این قطعنامه مکانیسم ماشه را فعال کند.
در قطعنامه ۲۲۳۱ از عبارت «دولتهای مشارکتکننده» (participant states) در برجام استفاده شده و عبارت «اعضا»ی برجام (members of JCPOA) به کار نرفته است.
«حرف آمریکا به کرسی نمینشیند»
یوسف مولایی، استاد حقوق بینالملل در دانشگاه تهران، درباره تلاش آمریکا برای بازگشت تحریمهای سازمان ملل به یورونیوز میگوید: «بازگشت تحریمها از طریق شورای امنیت ممکن نیست؛ برای اینکه شورای امنیت نمیخواهد این موضوع را در دستور کارش قرار دهد. قطعنامه ۲۲۳۱ تحریمهای شورای امنیت را به حالت تعلیق درآورده. برای اینکه آن تحریمها از حالت تعلیق خارج شوند، مکانیسم ماشه باید فعال شود. چنین چیزی در صورتی که پنج عضو شورای امنیت با یکدیگر توافق نداشته باشند، محقق نخواهد شد و به همین دلیل این خواسته آمریکا از طریق شورای امنیت و مکانیسم ماشه تحقق نخواهد یافت. بنابراین هدف اصلی آمریکا که قطعنامه جدیدی تصویب شود تا اوضاع به قبل از برجام بازگردد، محقق نخواهد شد. در این صورت آمریکا مثل سابق میتواند تحریمهای یکجانبه خودش را گسترش دهد و مواردی مثل خرید و فروش تسلیحات را نیز در دایره تحریمهایش بگنجاند و در حد امکانات و تواناییهای خودش، کشورها و شرکتهایی که در زمینه خرید و فروش تسلیحات با ایران وارد معامله میشوند، تحریم کند.»
آقای مولایی درباره تفسیر خاص آمریکا از قطعنامه ۲۲۳۱ میگوید: «این موضوع محل اختلاف است. سایر کشورها این تفسیر آمریکا از قطعنامه ۲۲۳۱ را نمیپذیرند. وقتی این موضوع محل اختلاف است، شورای امنیت باید به آن رسیدگی کند ولی وقتی که سایر اعضای دائم شورای امنیت مخالف تفسیر آمریکا از قطعنامه ۲۲۳۱ هستند، حرف آمریکا به کرسی نمینشیند.»
«تفسیر غالب ناقض تفسیر آمریکاست»
قاسم شعلهسعدی، استاد پیشین حقوق بینالملل در دانشگاه تهران نیز درباره تلاش آمریکا برای بازگرداندن تحریمهای سازمان ملل علیه ایران میگوید: «دو نظریه این جا وجود دارد. اول اینکه آمریکا چون از برجام خارج شده، دیگر نمیتواند از سازوکارهای معاهدهای که از آن خارج شده استفاده کند. این نظریه با اقبال سایر اعضای شورای امنیت مواجه شده. اما در عمل اتفاق دیگری میافتد فارغ از اینکه محمل قانونی داشته باشد یا نه. و آن این است که به هر حال درخواستی به شورای امنیت واصل شده و اگر شورای امنیت تا یک ماه هیچ اقدامی انجام ندهد، تحریمهایش علیه ایران خود به خود برمیگردند طبق قطعنامه ۲۲۳۱. اما اگر قطعنامهای صادر کند دال بر اینکه ایران تخلفی نکرده که مستوجب اعاده تحریمها باشد، آمریکا میتواند این قطعنامه را وتو کند و در این صورت هم تحریمها بازمیگردند.»
وی همچنین میافزاید: «جان بولتون هم که مشاور امنیت ملی ترامپ بوده، گفت که آمریکا نمیتواند با استناد به این قطعنامه، تحریمها را بازگرداند. نظریه غالب حقوقی همین است که کشوری که از معاهدهای خارج میشود دیگر حق ندارد به آن معاهده استناد کند و از مزایای آن معاهده بهرهمند شود.»
آقای شعلهسعدی درباره تفسیر دولت آمریکا از قطعنامه ۲۲۳۱ میگوید: « این تفسیر خاصی است که آمریکا مطرح کرده ولی تفسیر منطقی قضیه این است که اگر شرکت در معاهده ادامه یابد، شرکت کننده میتواند از مزایایش استفاده کند نه اینکه پس از خروج از معاهده، باز حق استفاده از مزایای معاهده را داشته باشد. این تفسیر عمومی است و حقوقدانان علی الاصول این تفسیر را تایید میکنند. اگر بحث صرفا حقوقی باشد تفسیر غالب همین است.»
«حقوق بینالملل همه مناسبات بینالمللی را پوشش نمیدهد»
روز ۳۱ شهریور از نظر دولت آمریکا روز آغاز بازگشت تحریمهای سازمان ملل علیه ایران است. یوسف مولایی در پاسخ به این سوال که حتی اگر موضع ایالات متحده به لحاظ حقوقی به کرسی ننشیند در عمل چه خواهد شد، میگوید: «دنیا تابع حقوق بینالملل است تا جایی که به نفعش باشد. آمریکا وقتی که مقررات حقوق بینالملل به نفعش نیست، از آن مقررات عدول میکند. از موافقتنامه پاریس، از یونسکو و از سازمان جهانی بهداشت خارج میشود. همچنین اساسنامه دیوان کیفری بینالمللی را امضا نمیکند و دادستان این دیوان را تحریم میکند. تحریمهای ثانویه علیه هر شرکت و بانکی که صلاح ببیند اعمال میکند. این وضع نشان میدهد که حقوق بینالملل همه جای مناسبات بینالمللی را پوشش نمیدهد. یعنی حقوق بینالملل قدرت و ضمانت اجرای کافی ندارد. در واقع هر کشوری که قدرت داشته باشد، در راستای منافع ملی خودش حرکت میکند و ممکن است در مسیر حرکتش مقررات حقوق بینالملل را نادیده بگیرد. آمریکا به پشتوانه قدرت واقعی خودش قطعا در مسیر معاملات تسلیحاتی ایران با هر کشور و شرکتی، محدودیتهایی از طریق تحریمهای ثانویه ایجاد خواهد کرد.»
موضع چین و روسیه چه خواهد بود؟
آقای مولایی در پاسخ به این سوال که چین و روسیه در عمل چه موضعی در برابر تلاش آمریکا برای بازگرداندن تحریمهای سازمان ملل علیه ایرن اتخاذ میکنند، گفت: «کشورهایی که به برجام متعهدند، طبیعتا بازگشت تحریمهای اولیه را به رسمیت نمیشناسند. بنابراین این کشورها نیز ممکن است در معرض تحریمهای ثانویه آمریکا قرار گیرند. باید دید فشار آمریکا چقدر است. اگر منافع ملی این کشورها به خطر بیفتد، ممکن است این کشورها مسیر دیگری طی کنند. مثلا چین و روسیه مناسبات خودشان را با ایران در زمینه معاملات تسلیحاتی محدود کنند یا به کلی قطع کنند و یا اینکه با آمریکا به سازشی برسند که چگونه عمل کنند تا مشمول تحریمهای آمریکا واقع نشوند. یعنی همان طور که از آمریکا مجوز میگرفتند برای خرید نفت ایران، باید با آمریکا وارد مصالحه شوند برای اخذ مجوز فروش سلاح به ایران. شاید هم فشار آمریکا آن قدر زیاد باشد که چین و روسیه به کلی مطابق نظر آمریکا عمل کنند. ۷۰ درصد صادرات چین به آمریکاست و آمریکا میتواند فشار زیادی به چین وارد کند. یعنی موقعیت چین در زمینه مقاومت در برابر فشارهای آمریکا شکننده است.»
قاسم شعلهسعدی هم در پاسخ به این سوال فوق گفت: «امکان دارد چین و روسیه تحریمهای آمریکا را رعایت نکنند ولی همین الان هم که فقط تحریم های آمریکا برقرار است نه آن تحریمهای شورای امنیت، چین و روسیه بسیار در تنگنا هستند. قدرتی که آمریکا در عمل دارد و با تکیه به آن میتواند شرکتها و کشورهایی را که با ایران مراوده تجاری داشته باشند، تحریم کند، بسیار جدی است. اقتصاد ایران همین الان هم در حال فروپاشی است و اگر فقط همین تحریمهای فعلی آمریکا ادامه پیدا کند، اقتصاد ایران به زودی به فروپاشی کامل میرسد.»
اروپا چه خواهد کرد؟
قاسم شعلهسعدی در پاسخ به این سوال از موضع اروپا در عمل، به رغم مخالفت رسمیاش با بازگشت تحریمهای سازمان ملل علیه ایران، میگوید: «به نظرم در دو هفته آتی باید منتظر نتیجه نظرسنجیهای مربوط به رقابت ترامپ و جو بایدن باشیم. دو سه روز قبل ظاهرا اعلام شد که ترامپ برتری پیدا کرده. اگر این برتری ادامه پیدا کند، اروپاییها ناچارند با ترامپ کنار بیایند؛ چون ترامپ هم نشان داده اگر برنده انتخابات شود با اروپاییها سختگیری میکند بابت تخلفشان. چندی پیش هم سران کشورهای اروپایی اعلام کردند اروپا باید خودش را آماده کند برای چهار سال تعامل دیگر با ترامپ. کرونا باعث شد جو بایدن کمی جلو بیفتد از ترامپ، ولی اگر فضای انتخابات آمریکا همین طور ادامه پیدا کند، اروپا ناچار است بپذیرد که چهار سال دیگر باید با ترامپ در تعامل باشد. به نظرم رفتار اروپا در گرو ارزیابی اروپا در قبال آینده انتخابات آمریکاست و این ارزیابی تا آخر شهریور باید انجام شود که از اروپا از مهر ماه موضعش در قبال تلاش آمریکا برای بازگرداندن تحریمهای شورای امنیت روشن باشد. اگر اروپا به این نتیجه برسد که شانس ترامپ بیشتر است، مخالفتش با بازگشت تحریمها مثل اینستکس میشود که هیچ سودی برای ایران نخواهد داشت.»
یوسف مولایی هم در پاسخ به سوال فوق میگوید: «گفتم که موقعیت چین برای مقاومت در برابر آمریکا شکننده است. اروپا هم از این قاعده مستثنی نیست. اروپا مشکلات زیادی دارد و ممکن است طی مذاکراتی پیچیده، موافقت کنند آمریکا موضوع را از مسیری حقوقی در شورای امنیت مطرح کند و آنها هم با آمریکا موافقت کنند و یا اینکه به ایران فشار بیاورند بلکه ایران رفتارش را تغییر دهد و بازگشت تحریمها را فعلا بپذیرد. اتفاقات زیادی میتواند بیفتد. یکیاش همین است که ایران را تحت فشار قرار دهند که برگردد به میز مذاکره، تا مذاکرات برجامی دوباره شروع شود. یعنی تطبیق برجام با خواستههای جدید آمریکا.»
«ایران باز هم از برجام خارج نمیشود»
قاسم شعلهسعدی به این سوال که اگر روسیه و چین و اروپا به بازگشت تحریمهای شورای امنیت تن بدهند، ایران با برجام چه کار خواهد کرد، چنین جوابی میدهد: «ایران کار زیادی نمیتواند بکند. آقای خامنهای گفت اگر آمریکا از برجام خارج شود ما برجام را آتش میزنیم. دیدید که آتش نزد و حتی اصرار داشت که برجام بدون آمریکا تداوم پیدا کند. در واقع ایران امکان چندانی برای مقابله ندارد. حداکثر میتواند بگوید از ان پی تی خارج میشود. اما این چه دستاوردی دارد؟ اگر ایران چنین کاری کند به استقبال خطر جدیتری میرود که خطر جنگ است. چون ظاهر قضیه این است که جامعه جهانی تصمیم گرفته از اتمی شدن ایران به هر صورت جلوگیری کند. لذا به نظرم ایران چیز مهمی در چنته ندارد و از برجام خارج نمیشود.»
این حقوقدان منتقد ایران در پاسخ به این سوال که اگر آن تحریمها برگردند، باقی ماندن ایران در برجام چه معنایی دارد، میگوید: «سابقه این کار زیاد است. در ۱۳۸۲ پرونده هستهای ایران کلید خورد، حسن روحانی در شماره ۳۷ مجله راهبرد گفته است ما به این نتیجه رسیدیم که اگر با آژانس همکاری کنیم و اطلاعات بدهیم، به دلیل همان اطلاعات ما را به شورای امنیت میبرند. اگر همکاری نکنیم، ما را به اتهام عدم همکاری به شورای امنیت میبرند. یعنی در هر حال ما را به شورای امنیت میبرند. زمانی که مذاکرات ایران و تروئیکای اروپا در جریان بود و اجلاس سعدآباد و اجلاس پاریس برگزار شد، به نظر میرسید ممکن بود امتیازاتی به ایران بدهند. ولی دولت احمدینژاد روی کار آمد و آن توافق را پاره کرد و گفت از نو باید مذاکرات را شروع کنیم. به نظرم توافقی که در سعدآباد و پاریس حاصل شده بود، مبنای خوبی بود برای پیشبرد کار. بعد از آن مدام گفته میشد که اروپاییها بدون آمریکا خیلی موثر نیستند و تا با خود آمریکا مذاکره نشود مشکل ایران حل نمیشود. بهناچار آقای خامنهای تصمیم گرفت نرمش قهرمانانه به خرج دهد و با آمریکا مذاکره کند. اما به نظرم آقای خامنهای یک اشتباه استراتژیک مرتکب شد و مذاکرات را صرفا به برنامه هستهای ایران محدود کرد. در حالی که ایران باید مثل کوبا همه مشکلاتش را با آمریکا حل میکرد. تا سایر مشکلات ایران و آمریکا حل نشود، مشکل هستهای هم حل نمیشود.»
«شکست آمریکا میتواند شورای امنیت را به کما بفرستد»
اما یوسف مولایی درباره تبعات شکست آمریکا در بازگرداندن تحریمها علیه ایران میگوید: «آمریکا حرکتی انجام داده تا بعدا در جاهای دیگری امتیازاتی بگیرد. وقتی آمریکا بازی حقوقی را در شورای امنیت باخته و کشورهای دیگر با او همراهی نکردهاند، در قطعناهای بعدیای که آن کشورها در شورای امنیت مطرح میکنند، آمریکا سنگاندازی میکند که آن قطعنامهها تصویب نشود. در این صورت شورای امنیت وارد نوعی کما میشود. وقتی شورای امنیت نتواند نقش واقعیاش را ایفا کند، کشورهایی مثل روسیه و فرانسه و چین و بریتانیا که نقش زیادی در این شورا دارند، عملا به نوعی خلع سلاح میشوند. یعنی از قدرت و نفوذ سیاسیشان در دنیا کاسته میشود. بدون آمریکا که نمیتوانند شورای امنیت را اداره کنند و در این شورا تصمیمگیری کنند. بنابراین آمریکا بازی بزرگتری را تدارک دیده و این طور نیست به سادگی بگوییم آمریکا بازی را باخته است و زمینگیر میشود و حرفش قطعا به کرسی نمینشیند.»
«برجام فراتر از قطعنامه ۵۹۸ است»
آقای شعلهسعدی در پایان درباره تبعات آنچه که «فرصتسوزی ایران» در عرصه دیپلماسی میداند، افزود: «ایران در جنگ هم فرصتهای طلایی را از دست داد و به پادرمیانی سازمان کنفرانس اسلامی و جنبش عدم تعهد وقعی ننهاد و آقای خمینی گفت اگر این جنگ بیست سال هم طول بکشد ما ایستادهایم. اتفاقا در جنگ هم شریانهای اقتصادی ایران را نشانه گرفتند. جنگ نفتکشها راه افتاد تا ایران نتواند نفت صادر کند. الان هم جلوی صادرت نفت ایران را گرفتهاند. آن موقع بالاخره کار به جایی رسید که به آقای خمینی گزارش دادند وضعیت مالی کشور رفته است زیر صفر. در نتیجه آقای خمینی قطعنامه ۵۹۸ را پذیرفت. الان وضعیت مالی کشور مثل همان دوران است. وضعیت بورس را نگاه کنید. به خوبی همه چیز را نشان میدهد.»
وی در پاسخ به این سوال که آیا این وضعیت سبب میشود رهبر ایران با برجام ۲ و ۳ هم موافقت کند، به یورونیوز گفت: «نه، چون که برجام ۲ و ۳ معنایش این است که جمهوری اسلامی از محتوا خالی شود و به نظام سیاسی دیگری بدل شود. به نظرم دامنه تبعات برجام از قطعنامه ۵۹۸ وسیعتر است.»