آیا مسیر پاستور از وین می‌گذرد؟ اصلاح‌طلبان در انتظار معجزه «احیای برجام»

AP Photo
AP Photo Copyright AP Photo
نگارش از سعید جعفری
هم‌رسانی این مطلبنظرها
هم‌رسانی این مطلبClose Button

در حالی که کمتر از ده دهفته تا زمان برگزاری انتخابات ریاست جمهوری ایران زمان باقی‌ست، هیچ جو انتخاباتی در کشور دیده نمی‌شود و جریان‌های سیاسی نزدیک به دولت تنها به یک معجزه نیاز دارند تا بتوانند همچنان در قدرت باقی بمانند. معجزه‌ای که از وین طلوع خواهد کرد.

آگهی

در حالی‌که کمتر از ده هفته تا زمان برگزاری انتخابات ریاست جمهوری ایران زمان باقیست هنوز کسی نمی‌تواند با قاطعیت نام نامزدهایی که روز جمعه ۲۸ خرداد ۱۴۰۰ با یکدیگر برای جانشینی حسن روحانی رقابت می‌کنند، نام ببرد.

برخلاف چهار و حتی هشت سال قبل، این بار فضا در ایران هیچ شباهتی به ماه‌های پایانی منتهی به انتخابات ریاست جمهوری ندارد و جو سرد و بی‌روح انتخاباتی باعث شده که شاید حتی هنوز نامزدهای اصلی برای ورود به این کارزار اعلام آمادگی نکرده‌ باشند. با این وجود تجربه نشان داده ایران برخلاف بسیاری از کشورها و به ویژه آمریکا، خیلی دیر وارد جو انتخاباتی می‌شود و هفته‌ها و حتی روزهای پایانی می‌تواند سرنوشت پیروز و مغلوب را تغییر دهد.

اما نبود جو انتخاباتی، تنها مولفه متفاوت این دوره با ادوار پیشین نیست. پیروزی جو بایدن در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا و تمایل این کشور به بازگشت به توافق هسته‌ای با ایران سبب شده تا نیروهای مختلف سیاسی با دقت بیشتری موضوع بازگشت احتمالی ایالات متحده به برجام را مورد بررسی قرار دهند. البته دست‌کم هشت سال است که موضوع آینده برنامه هسته‌ای به صورت خاص و سیاست خارجی به طور عام به یکی از اصلی‌ترین اولویت‌های کارزاهای انتخاباتی ریاست جمهوری ایران تبدیل شده است اما این بار تفاوت مهمی با دو دوره قبلی مشاهده می‌شود که می‌تواند سرنوشت انتخابات را دگرگون کند.

هیئت مذاکره کننده ایرانی، همین حالا در وین حاضر است تا با گروه کشورهای ۴+۱ بر سر ساز و کار بازگشت به برجام مذاکره کنند. طرف ایرانی هرچند گفته با هیئت آمریکایی چه به صورت مستقیم و چه چندجانبه مذاکره نمی‌کند، اما مذاکره‌کنندگان اروپایی نتایج بحث با طرف ایرانی را به آن طرف خیابان می‌برند تا با آمریکایی‌ها در خصوص مواضع دو طرف بحث و تبادل نظر کنند.

این نشست‌ها و نتیجه آن می‌تواند تاثیر مهمی بر روند انتخابات ۱۴۰۰ بگذارد. منتقدین دولت روحانی می‌گویند او تمام تخم‌مرغ‌هایش را در ۸ سال اخیر در سبد مذاکرات هسته‌ای چیده است و به همین خاطر حالا بیش از همیشه می‌خواهد بزرگ‌ترین و شاید تنهاترین دست‌آورد خود را احیا کند.

محمد مهدی رحیمی سردبیر ارشد خبرگزاری مهر در این خصوص به یورونیوز فارسی می‌گوید: «طبیعی است که دولت بخواهد هرچه سریعتر این مذاکرات را به نتیجه برساند. اما باید ببینیم در صورت به نتیجه رسیدن، دولت چنین توانی دارد که تاثیری از این توافق احتمالی را در وضعیت معیشت جامعه ایجاد کند یا خیر؟»

جواد ظریف یکی از کسانی است که تا همین دیروز با قاطعیت از عدم حضور خود در انتخابات ریاست جمهوری سخن می‌گفت، او اما پس از جلسه خود در کمیسیون امنیت ملی مجلس در صفحه اینستاگرام خود، پستی را به اشتراک گذاشت که برخی از تحلیلگران آن‌را به عنوان نخستین گام او برای ورود به انتخابات تفسیر کردند. ظریف در میانه متن طولانی خود و پس از انتقادات فراوان از آنچه او تخریب‌ها و حملات ناروای داخلی نسبت به عملکرد و دست‌آوردهای دولت در عرصه سیاست خارجی خوانده، می‌نویسد: «بر عزم خود برای نامزد نشدن استوارم، ولی تداوم فشارها، آزارها، افتراها و تهدیدها در اقبال عمومی و در این عزم نتیجه معکوس دارد.»

در فضای کنونی و بعد از اعلام رسمی عدم کاندیداتوری سید حسن خمینی، احتمالا جواد ظریف و علی لاریجانی تنها گزینه‌های جدی جریان اصلاحات برای ورود به انتخابات ۱۴۰۰ باشند.

البته با توجه به جو شدیدا غیرانتخاباتی حاکم بر فضای سیاسی و اجتماعی ایران، نه تنها ظریف، که حتی سایر نامزدهای اصلاح طلب و نزدیک به دولت در صورت کاندیداتوری کار دشواری برای اقناع افکار عمومی در خصوص مشارکت در انتخابات در پیش خواهند داشت.

محمد مهدی رحیمی به یورونیوز می‌گوید: «فضا به چند دلیل نسبت به سال ۹۲ و ۹۶ تغییر کرده و مردم جو انتخاباتی چندانی ندارند. اما از میان کسانی که این شور انتخاباتی را ندارند یک دسته کلا در انتخابات شرکت نخواهد کرد چرا که اصولا از صندوق رای ناامید شده و می‌گوید این گروه هم نتوانست کاری انجام دهد و در نتیجه بهتر است اصلا در انتخابات شرکت نکنیم. دسته دومی هم اما وجود دارد که از عملکرد جریان اصلاحات ناامید شده اما هنوز به صندوق رای باور دارد و به سمت جریان مقابل گرایش پیدا می‌کند.»

در ماه‌های اخیر در میان جبهه اصولگرایان و به ویژه در میان نظامیان افرادی چون سعید محمد، رستم قاسمی و حسین دهقان به صورت رسمی اعلام کرده‌اند که در انتخابات ۱۴۰۰ نامزد خواهند شد. علاوه بر این چهره‌ها، گزینه‌هایی چون ابراهیم رئيسی، محمدباقر قالیباف و حتی سعید جلیلی هم به عنوان دیگر گزینه‌های محتمل از جریان موسوم به اصولگرایی در ایران مطرح هستند. هرچند هیچ یک از این سه نفر هنوز موضع رسمی در خصوص شرکت یا عدم شرکت در انتخابات اتخاذ نکرده‌اند.

دولت بایدن می‌داند که در صورتی‌که دولت بعدی ایران در دستان محافظه کاران باشد، راه بسیار سخت تری برای احیای برجام و احتمال هرگونه توافق دیگری در پیش خواهد داشت. بنابراین برای آمریکا هم عاقلانه‌تر است که تا پیش از پایان دولت آقای روحانی، شرایط را برای پایبندی کامل ایران به برجام تدارک ببیند
دیاکو حسینی
تحلیلگر ارشد مرکز بررسی‌های استراتژیک ریاست جمهوری ایران

از این فهرست هر سه نفر یعنی جلیلی، رئيسی و قالیباف در دو انتخابات گذشته مغلوب حسن روحانی و گفتمان تنش‌زدایی سازنده او با جهان شده‌اند. روحانی در هر دو دوره توانسته رقبای محافظه‌کار خود را شکست دهد، اما حالا که او به پایان خط رسیده، نه تنها بزرگترین دست‌آورش بر باد رفته که مشکلات معیشتی و اقتصادی هم نارضایتی‌ها را علیه دولت او و حتی کل جریان اصلاح‌طلبی در ایران شدت بخشیده است. بر این اساس بدون احیای توافق هسته‌ای و مشاهده اثرات ملموس اقتصادی در وضعیت جامعه، کار برای هر نامزد نزدیک به دولت که به مشارکت بالا در انتخابات چشم دارد بسیار دشوار خواهد بود.

با این حال در هفته‌های اخیر زمزمه‌ها در خصوص احتمال بازگشت به برجام در رسانه‌های مختلف افزایش یافته است. دیاکو حسینی، تحلیلگر ارشد مرکز مطالعات استراتژیک نهاد ریاست جمهوری ایران به یورونیوز فارسی می‌گوید: «تهران و واشنگتن، انگیزه بالایی برای احیای برجام قبل از انتخابات ایران دارند. دولت آقای روحانی به شدت مایل است که نه تنها توافق هسته‌ای را به عنوان مهمترین میراث سیاست خارجی دولت خود احیا کند بلکه با لغو تحریم‌ها، نشان دهد که خط مشی درستی را در هشت سال گذشته انتخاب کرده بود.»

از سوی دیگر اقدامات تنش‌زا در منطقه از جمله حمله به تاسیسات هسته‌ای نطنز و در مقابل اعلام غنی‌سازی ۶۰ درصدی ایران فضا را به شدت بحرانی می‌کند. این تنش‌ها هم می‌تواند به سود طرفداران توافق باشد و هم عملکردی مخرب داشته باشد. از یکسو گروهی از مخالفان دولت که به دنبال تعطیل شدن گفتگوها هستند می‌توانند بهانه لازم را به دست آوردند و فریاد پایان مذاکرات سر دهند. اتفاقی که در روزهای گذشته در برخی از رسانه‌های این جریان به ویژه روزنامه کیهان دیده شده است. از سوی دیگر اما ممکن است این بالا رفتن تنش‌ها همچون کاتالیزور عمل کند و دو طرف از بیم آینده ناگوار مبهم، به صورت جدی‌تر پای میز مذاکره حاضر شوند.

اما پرسش دیگری که در این میان مطرح می‌شود این است که چرا آمریکا باید از توافق زودهنگام و پیش از انتخابات ایران استقبال کند؟

آمریکا با توجه به تحلیل‌ها ممکن است این جمع‌بندی را داشته باشد که جریان غرب‌گرا در ایران حتی با دوپینگ توافق هم نتواند پیروز انتخابات ۱۴۰۰ شود
محمد مهدی رحیمی
سردبیر ارشد خبرگزاری مهر

رحیمی در پاسخ به این پرسش می‌گوید: «به نظر من ایران در دولت بایدن جزو اولویت‌های اصلی آمریکا نیست. ضمن اینکه واشنگتن هنوز مطمئن نیست که در صورتی که توافقی با دولت فعلی ایران انجام دهد، جریان غربگرا بتواند شانسی برای پیروزی در انتخابات داشته باشد. به عبارت دیگر من فکر می‌کنم آمریکا با توجه به تحلیل‌ها ممکن است این جمع‌بندی را داشته باشد که جریان غرب‌گرا در ایران حتی با دوپینگ توافق هم نتواند پیروز انتخابات ۱۴۰۰ شود.»

این تحلیلگر سیاسی اصولگرا در ادامه می‌افزاید: «در نتیجه ممکن است آمریکایی‌ها این نگرانی را داشته باشند که با حصول توافق پیش از انتخابات، امتیازهایی را در اختیار ایران قرار دهند که پس از توافق قرار است در اختیار جریان مقابلش بیفتد. پس فکر می‌کنم آمریکا فعلا و تا نزدیک شدن به زمان انتخابات همچنان به صورت کج‌دار و مریز پیش خواهد رفت تا به تحلیلی دقیق‌تر از وضعیت انتخاباتی ایران دست یابد.»

نکته دیگر در خصوص موضع آمریکا البته می‌تواند تجربه مذاکرات با ایران در دولت محمود احمدی نژاد باشد. ویلیام برنز، رئیس کنونی سیا که هم با هیئت مذاکره‌کننده سعید جلیلی و هم با جواد ظریف تجربه گفتگو دارد در کتاب خاطرات خود، از فرسایشی بودن مذاکرات با ایران در دوران سعید جلیلی گفته است.

آگهی
جلیلی وقتی می‌خواست از پاسخگویی مستقیم طفره رود، سخنان مبهمی به زبان می‌آورد. او حتی در بخشی از جملاتش اشاره کرد که هنوز به صورت نیمه وقت در دانشگاه تهران تدریس می‌کند. اما، من اصلا به دانشجویانش حسودیم نشد
ویلیام برنز
رئيس کنونی سیا و مذاکره کننده پیشین هسته‌ای آمریکا

آقای برنز در بخشی از کتاب خاطرات خود درباره نخستین دیدارش با سعید جلیلی می‌نویسد: «جلیلی شروع به سخنرانی ۴۰ دقیقه‌ای و فلسفه بافی بی‌مورد درمورد فرهنگ و تاریخ ایران کرد و همینطور از نقش سازنده‌ای گفت که ایران می‌تواند در منطقه ایفا کند. جلیلی وقتی می‌خواست از پاسخگویی مستقیم طفره رود، به طرز شوکه کننده‌ای، سخنان مبهم به زبان می‌آورد و این دقیقا یکی از همان لحظات بود. او حتی در بخشی از سخنانش اشاره کرد که هنوز به صورت نیمه وقت در دانشگاه تهران تدریس می‌کند. اما، من اصلا به دانشجویانش حسودیم نشد.»

وندی شرمن که به عنوان قائم مقام وزیر امور خارجه آمریکا کارش را آغاز کرده نیز در کتاب خاطرات خود به بخشی از ملاقات‌هایش با تیم مذاکره کننده جلیلی اشاره دارد. خانم شرمن که در آن زمان یکی از اعضای تیم مذاکره‌کننده آمریکایی بود، می‌گوید: «سعید جلیلی که هدایت مذاکرات هسته‌ای ایران را به‌عهده داشت اصلاً تحرکی نداشت. تعاملات به‌صورت حاشیه‌ای بود. نکته جالب توجه اینکه عباس عراقچی بخشی از تیم مذاکرات قبلی بود. ما نمی‌دانستیم که او می‌تواند به زبان انگلیسی صحبت کند چرا که آنها فقط به زبان فارسی حرف می‌زدند.»

جلیلی اصلا تحرکی نداشت. تعاملات به‌صورت حاشیه‌ای بود. نکته جالب توجه اینکه عباس عراقچی بخشی از تیم مذاکرات قبلی بود. ما نمی‌دانستیم که او می‌تواند به زبان انگلیسی صحبت کند چرا که آنها فقط به زبان فارسی حرف می‌زدند.
وندی شرمن
مذاکره کننده هسته‌ای پیشین آمریکا

شرمن در بخش دیگری از کتاب خود می‌نویسد: «از وضعی که مذاکرات ۵+۱ داشت و با سعید جلیلی به هیچ نتیجه‌ای نرسیدیم.»

در نتیجه ممکن است آمریکا نگران تکرار تجربه مذاکراتی باشد که از دید برنز و شرمن بی‌فایده و بی‌نتیجه بوده است.

دیاکو حسینی در این خصوص به یورونیوز فارسی می‌گوید: «دولت بایدن می‌داند که در صورتی‌که دولت بعدی ایران در دستان محافظه کاران باشد، راه بسیار سخت تری برای احیای برجام و احتمال هرگونه توافق دیگری در پیش خواهد داشت. بنابراین برای آمریکا هم عاقلانه‌تر است که تا پیش از پایان دولت آقای روحانی، شرایط را برای پایبندی کامل ایران به برجام تدارک ببیند.»

آگهی

با این وجود چالش اصلی پیرامون نامزدهای جریان نزدیک به دولت همچنان عدم تمایل عمومی به شرکت در انتخابات ریاست جمهوری است. از سال ۱۳۷۶ به بعد، تقریبا در تمام انتخابات‌هایی که مشارکت بالا بوده، اصلاح‌طلبان پیروز انتخابات بوده‌اند. البته موارد استثنایی چون سال ۱۳۸۴ و البته انتخابات مناقشه‌برانگیز ۱۳۸۸ را هم باید در این میان در نظر گرفت.

طبق اعلام رسمی مقام‌های ایران کمترین میزان مشارکت در انتخابات ریاست جمهوری در ۲۴ سال اخیر مربوط به سال ۱۳۸۴ بوده است. جایی که محمود احمدی نژاد با مشارکت ۵۹ درصد مردم در دور دوم توانست اکبر هاشمی رفسنجانی را شکست دهد.

میزان مشارکت در انتخابات‌های سال‌های ۱۳۷۶، ۱۳۸۰، ۱۳۸۸، ۱۳۹۲ و ۱۳۹۶ به ترتیب ۷۹.۹ درصد، ۶۶.۷ درصد، ۸۵ درصد، ۷۲.۹ درصد و بالاخره ۷۳ درصد بوده است. در نتیجه، می‌توان این امر را متصور دانست که کاهش مشارکت به معنای پیروزی نامزدهای محافظه‌کار در انتخابات ۱۴۰۰ باشد.

ضمن اینکه انتخابات مجلس یازدهم در اسفند سال ۱۳۹۸، با کاهش شدید مشارکت عمومی مواجه بوده به طوری که کمترین میزان مشارکت در انتخابات در تاریخ جمهوری اسلامی ایران با حضور تنها ۴۲ درصد واجدین شرایط به ثبت رسید. هرچند به صورت کلی میزان مشارکت در انتخابات‌های ریاست جمهوری بالاتر از انتخابات مجلس بوده، اما امری که تمام تحلیلگران سیاسی امور ایران روی آن اتفاق نظر دارند، نبود شور انتخاباتی و احتمال کاهش چشمگیر مشارکت در انتخابات ۲۸ خرداد ۱۴۰۰ است. ضمن اینکه علاوه بر سرخوردگی عمومی جامعه، شیوع ویروس کرونا هم می‌تواند بخش دیگری از جامعه را از حضور در پای صندوق‌های رای که تنها به صورت فیزیکی هم امکان‌پذیر است منصرف کند.

بر این اساس و با توجه به زمان کم باقی‌مانده، شاید تنها احیای احتمالی برجام باشد که بتواند همچون معجزه به داد نیروهای نزدیک به دولت و جریان اصلاحات برسد؛ هرچند حتی بازگشت به برجام هم تضمینی نخواهد بود که جامعه خشمگین و ناراضی از وضعیت کنونی را به حضور در پای صندوق‌های رای راضی کند.

آگهی

به کانال تلگرام یورونیوز فارسی بپیوندید

هم‌رسانی این مطلبنظرها

مطالب مرتبط

نشست کمیسیون مشترک برجام در وین؛ هیئت‌ها به پایتخت‌هایشان باز می‌گردند

سخنگوی اتحادیه اروپا همزمان با آغاز نشست دوم کمیسیون مشترک برجام:‌ مذاکرات آسان نخواهد بود

افزایش قدرت جناح‌های طرفدار سلاح هسته‌ای در ایران؛ دیپلمات‌های غربی نگرانند