چرا افغانستان بستر مناسبی برای رشد و قدرت گیری داعش است؟

تشییع جنازه قربانیان حمله داعش در قندهار/آرشیو ۱۶ اکتبر
تشییع جنازه قربانیان حمله داعش در قندهار/آرشیو ۱۶ اکتبر Copyright Sidiqullah Khan/Copyright 2021 The Associated Press. All rights reserved.
Copyright Sidiqullah Khan/Copyright 2021 The Associated Press. All rights reserved.
نگارش از سجاد سجادی
هم‌رسانی این مطلبنظرها
هم‌رسانی این مطلبClose Button

شاخه خراسان گروه داعش که فعالیت‌هایش را در افغانستان از چند سال پیش آغاز کرده بود، با روی کار آمدن طالبان در ماه‌های اخیر بر شدت حملات خود افزوده است. داعش ادعای خلافت دارد و روش اين گروه نيز خشن‌تر است. لذا جذابيت بيشتری براي اسلام‌گرایان افراطی و راديكال دارد.

آگهی

شاخه خراسان گروه داعش که فعالیت‌هایش را در افغانستان از چند سال پیش آغاز کرده بود، با روی کار آمدن طالبان در ماه‌های اخیر بر شدت حملات خود افزوده است.

حضور گروه داعش در خاک افغانستان، در مجالس سیاسی این کشور تحلیل‌ها و تعبیرهای متفاوتی دارد.

برخی از آگاهان سیاسی شکل گیری داعش در افغانستان را شروع فصل جدیدی از بازی می‌دانند و قدرت گیری این گروه را برنامه ای از قبل طرح ریزی شده توصیف می‌کنند.

اما شمار دیگر حتی منکر حضور این گروه در خاک افغانستان هستند و داعش را عنوانی برای پوشش کشتارهای هدفمند در این کشور می‌دانند.

شجاع محسنی، تحلیلگر مسایل سیاسی و استاد دانشگاه در کابل در گفت‌وگو با یورونیوز می گوید: «داعش می‌تواند پروژه ای از جانب رقبای قدرت‌های منطقه‌ای ( چين، روسيه و ايران) باشد.»

وی تصریح می‌کند «آمريكا و ناتو در صورتی در آينده در مناطق ژئواستراتژيک آسيا و در رقابت بر سر مديريت اين بخش از جهان موفق خواهند شد كه نگذارند قدرت‌های نوظهور در اين منطقه، قوی شوند يا مجموعه امنيتی منطقه‌ای خودشان را ايجاد كنند.»

وی می افزاید: «متحدين آنها برای عملی کردن این پروژه می توانند برخی از كشورهای عرب، هندوستان و تركيه باشد.»

داعش ادامه پروژه یکسان سازی قومی «پشتونیزم»

اما امام محمد ساعی، استاد دانشگاه در بدخشان به یورونیوز فارسی می‌گوید: «من معتقدم گروهی به نام داعش در افغانستان وجود ندارد.» وی داعش را در افغانستان «بهانه‌ای برای حذف گروه ها و اقوام غیرپشتون» می‌داند.

برخی از آگاهان در افغانستان معتقد هستند که برنامه یکسان سازی قومی از دیر زمانی است که در این کشور تطبیق و اجرا می‌گردد.

این استاد دانشگاه با بیان تاریخچه شکل‌گیری طالبان می‌گوید: «شکل‌گیری طالبان درافغانستان خودجوش نبود، پروژه ای بود که توسط آمریکایی ها و پشتون‌های غرب‌نشین با تبانی پاکستان ساخته شدند و در افغانستان قدرت گرفتند.»

طالبان جریان افراطگرا و بنیادگرایی هستند که برای اولین بار در سال ۱۹۹۴ با افکار واندیشه‌های قومی و قبیله ای در برابر حکومت ربانی شکل و قدرت را به دست گرفتند.

امام محمد ساعی با متهم کردن خلیلزاد، محمد اشرف غنی، حامد کرزی، احدی، علی احمد جلالی و برخی دیگر به یکسان‌سازی قومی در افغانستان می‌گوید: «این تعداد افراد با نگرش قومی به قضایای افغانستان و با لابیگری‌هایشان در غرب، پای آمریکا را به افغانستان کشاندند تا یک حکومت مستحکم قومی را در این کشورشکل و شمایل بخشند. بعد از یازده سپتامبر که آمریکا با این دستاویز توانست وارد افغانستان شود، لابی گرهای پشتونیزم حتی خارجی‌ها را گول زدند و افغانستان را یک کشور قومی با ۷۰ تا ۷۳ در صد پشتون معرفی کردند و خواهان حکومتی با اکثریت پشتون شدند.»

وی می افزاید: «پس از تشکیل حکومت موقت در سال ۲۰۰۱ میلادی و سپس نظام جمهوریت، داعیه داران پشتونیزم یا یکسان‌سازی قومی خود را در مقابل افرادی با پایه‌های قومی دیدند و در صدد حذف ایشان از قدرت برآمدند و برای سر کوب آنها طالبان را دوباره روی صحنه آورند و به وسیله آنها شروع به قتل‌های زنجیره‌ای و حذف سران جهاد و اتحاد شمال نمودند و زمینه را برای یک حکومت تک قومی هموار ساختند.»

آقای ساعی با یاد‌آوری از گفته‌های چند تن از نماینده‌های پارلمان در زمان حکومت اشرف غنی می‌گوید : «نماینده‌های فاشیستی پارلمان که در حلقه و اطراف اشرف غنی بودند، بارها گفتند که ما تاجیک‌ها را به تاجیکستان، ازبک‌ ها را به ازبکستان و هزاره‌ها را به گورستان می‌فرستیم، که امروز این گفته‌ها تقریبا تحقق پیدا کرد. برخی از رهبران تاجیک به تاجیکستان و تعدادی به ازبکستان رانده شدند و شیعه‌ها و هزاره‌های افغانستان هم زیر نام داعش به گورستان فرستاده می شوند.»

وی با ذکر موارد جنجالی میان پشتون‌ها و اقوام دیگر افغانستان همچون بازی با واژه‌های پوهنتون و دانشگاه، شناسنامه‌های برقی (الکترونیک) با ذکر واژه افغان برای تمام ملیت‌های افغانستان که بحث آن در زمان حکومت اشرف غنی و قبل ازآن بالا گرفته بود می گوید: «امروز امارت طالبان برنامه‌های یکسان سازی قومی را به شکل سابق ادامه می‌دهند.»

این استاد دانشگاه معتقد است در افغانستان «تا حال طالب بهانه‌‌ای بود برای توجیه قتل‌های هدفمند برای تطبیق پروژه یکسان سازی قومی. اکنون طالبان برای ادامه این برنامه و حذف دیگر گروه‌های قومی بحث داعش را مطرح کرده‌اند تا جنایات‌شان را از این طریق بتوانند توجیه کنند. تا زمانیکه زمینه یک حکومت قومی به تمام معنی در افغانستان فراهم شود، این قتل‌ها ادامه پیدا می‌کنند.»

پیش تر کمال ناصر اصولی یک تن از نماینده های پکتیا در پارلمان سابق افغانستان بارها با دامن زدن به موارد قومی باعث جنجال ها و کشمکش های قومی شده بود. وی در یکی از مصاحبه اش؛ «تاجیکان را مهاجرین کولابی، اوزبیک ها را بخارایی؛ و هزاره ها را منگولیایی؛ خوانده بود»

او در جای دیگر خطاب به هزاره ها و جنبش روشنایی گفته بود:« در خانه هایمان کارگر و نوکر بودید همین قدر بس است که حقوق ما را به سخره گرفتید و خود را تا اینجا رسانیدید، دیگر تحمل نمی کنیم. اگر زور لوی پکتیا را ندیدهاید، به تاریخ بنگرید، به دوران سقوی، به دوره طالبان، به دور دوم انتخابات ریاستجمهوری.»

آگهی

در همین حال ملا منان نیازی از سركردههای با سابقه طالبان که از سوی بسیاری با اتهام نسل کشی شیعیان هزاره در ولایت بلخ روبروست در مستندی که چندی پیش در مورد وی منتشر شده افراد منسوب به وی در حال نوشتن شعار «تاجیکها به تاجیکستان، ازبکها به ازبکستان و هزاره ها به گورستان بروند.» دیده می شوند.

افغانستان بستر مناسب برای رشد و قدرت گیری داعش

افغانستان بستر بسیار حاصل خیز برای افکار افراطی و بنیادگرایانه از گذشته بوده است و طی بیست سال گذشته تلاش‌های بسیاری برای محو افکار افراطی دراین کشور شد که نتیجه‌بخش نبوده است.

شجاع محسنی تحلیل گر مسایل سیاسی افغانستان در مورد زمینه‌های رشد داعش در افغانستان به یورونیوز می‌گوید: «داعش صرفا محدود به افغانستان نيست. يك گروه تروريستی فراملی است كه اختيار عمل را هر فرد اين گروه دارد. يعنی يک عضو راديكال اين گروه می‌تواند به تنهايی در كشورش عمل كند.»

با این حال وی بستر رشد این گروه را در افغانستان، نسبت به هر کشور دیگری به چند دلیل مناسب‌تر می‌داند:

آگهی

«نخست اينكه منطقه مرزی افغانستان و پاكستان، چهل سال است كه جريان و فكر افراطی را توليد می‌كند. اين آبشخور فكر [همچنان] وجود دارد.

دوم در افغانستان سلطه كامل و حاكميت صد در صدی سرزمينی نداريم و اين موضوع مجال خوبی برای داعش فراهم می‌كند.

سوم جنگجويان خارجی حاضر در افغانستان مخصوصا اويغورها و [اعضای] جنبش‌های [اسلام‌گرای] آسيای ميانه، ممكن است جذب داعش شوند چون طالبان به جامعه جهانی تعهد داده‌اند كه جلوی اين‌ها را می‌گيرند و آنها ناچار به داعش روی خواهند اورد.

چهارم اينكه داعش ادعای خلافت دارد و روش اين گروه نيز خشن‌تر است. لذا جذابيت بيشتری براي اسلام‌گرایان افراطی و راديكال دارد.

پنجمين موضوع فقر عمومی در افغانستان است كه سربازگيری داعش را راحت‌تر می‌سازد.»

آگهی

امام محمد ساعی استاد دانشگاه یکی دیگر از مواردی را که می‌تواند زمینه قدرت‌گیری داعش را فراهم کند اختلاف میان رهبران طالبان می‌داند.

وی می‌گوید: «تاریخ سه صد/سیصد سال افغانستان شاید کشمکش‌ها، جنگ‌ها و جنجال‌های قومی بین اقوام پشتون علزایی ودرانی بوده است که حالا هم این اختلافات بینشان وجود دارد و می‌تواند زمینه را برای جدایی نظامیان طالبان از این گروه و محلق شدن آن‌ها را به هر گروه افراطی دیگر فراهم کند.»

مقدمه‌چینی برای قدرت‌گیری داعش در افغانستان

ایالات متحده امریکا و ناتو که برای دفاع از حملات احتمالی از خاک افغانستان علیه کشور‌های غربی وارد این کشور شده بودند، در پایان اوت سال ۲۰۲۱ آخرین سربازشان را از این کشور خارج کردند.

اما اخیرا کالین کال، معاون سیاسی وزیر دفاع آمریکا در کنگره این کشور گفت که مطابق تازه‌ترین ارزیابی شبکه اطلاعاتی ایالات متحده، داعش در افغانستان می‌تواند تا شش ماه دیگر به ایالات متحده حمله کند، چنان که قصد این کار را نیز دارد.

معاون سیاسی وزیر دفاع آمریکا تاکید کرد که مطابق یافته‌های شبکه اطلاعاتی آمریکا هر دو گروه داعش خراسان و القاعده که در افغانستان مستقر هستند، قصد انجام عملیات خارجی از جمله علیه ایالات متحده را دارند ولی کسب این توانمندی برای داعش خراسان بین ۶ تا ۱۲ ماه زمان می‌برد و برای القاعده یک تا دو سال.»

آگهی

شجاع محسنی درباره این اظهارات مقام‌های آمریکایی می‌گوید: «تصور من اين است كه آمريكا به عنوان ابرقدرت، جهان را آنگونه كه خودش مى خواهد و منافعش ايجاب مى‌كند، پيش‌بينى و مهندسی مى‌كند. حرف واشنگتن را بايد اينطور تفسير كرد كه كاخ سفيد مى خواهد داعش در افغانستان قد بر كشد و يك جغرافيای پرآشوب و مزاحم، در مرزهاى رقبا و دشمنان آمريكا بسازد.»

این درحالیست که مقامات طالبان تاکید کرده اند که داعش در افغانستان یک مزاحمت است اما تهدید جدی حساب نمی‌شود.

طالبان داعش را یک گروه تروریستی می‌دانند که در افغانستان جایگاهی مردمی ندارند وتاکید می‌کنند که نیروهای این گروه توانایی آن را دارند تا در مقابل فعالیت‌های داعش مقابله کنند.

داعش و شیعه‌های افغانستان

ازاعلام موجودیت داعش درافغانستان تاکنون اکثر فعالیت‌های تروریستی این گروه، علیه شیعه‌های افغانستان بوده است. با روی کار آمدن طالبان بر شدت این حملات افزوده شده است.

اخیرا داعش در نشریه هفتگی خود که در پیام‌رسان تلگرام به نشر رسید بر ادامه حملات به مساجد و اماکن شیعیان تاکید کرده اند.

آگهی

شجاع محسنی می‌گوید: «متاسفانه شيعيان افغانستان از چند منظر در آسيب پذيری جدی قرار دارند. نخست اينكه ايدئولوگ‌های داعش و همه گروه‌های سلفيت (سلفی) جهادی، شيعيان را دشمن قريب می‌دانند كه بايد اول اينها سركوب شوند. بعد از شيعيان مذاهب چهارگانه اهل سنت و تصوف را دشمن می‌دانند. پس از آنها غير مسلمانان را دشمن می‌دانند. می‌گويند ابتدا از داخل اسلام بايد اصلاح و تصفيه كنيم بعد غيرمسلمانان.»

این تحلیلگر امور افغانستان می‌افزاید: «دوم اينكه شيعيان ساختار سياسی منسجمی ندارند. رهبران سودجو و قوم‌گرا نيز فرصت‌های سياسی شيعيان را هدر دادند و حالا جامعه تشيع، كاملا غير سازمان يافته است. سوم اينكه طالبان به عنوان حكومت فعلی افغانستان روابط نزديک و خوبی با شيعيان برقرار نكرده اند. چهارم اينكه شيعيان در جغرافيای غيرمرزی و محاصره شده و نيز به صورت پراكنده در ٢٢ ولايت افغانستان حضور دارند و اين موضوع آسيب پذيری آنان را خيلی جدی‌تر كرده است.»

شاه حسین مرتضوی مشاور فرهنگی اشرف غنی رئیس جمهور قبلی افغانستان در واکنش به حملات اخیر گروه داعش در امکان و مساجد شیعه های افغانستان می‌گوید: «شیعیان افغانستان شهروندان این کشور هستند. هر حکومتی که شکل می‌گیرد مکلف به تامین حقوق اساسی و مشارکت عادلانه برای آنان در ساختار است. شیعیان افغانستان در تاریخ ثابت کرده اند که مردمان اهل تعامل مثبت، وطن دوست، مدنی، صلح دوست و دارای دیدگاه اصل کثرت‌گرایی و هم پذیری هستند. به شیعه‌های افغانستان نباید از زاویه منافع استراتژِیک کشور های بیرونی نگاه شود.»

امام محمد ساعی در پاسخ به این سوال که با قدرت‌گیری داعش چقدر شیعه‌های افغانستان در معرض تهدید قرار گرفته‌اند، می‌گوید: «نه‌تنها سرنوشت شیعه‌ها با خطر جدی رو‌به‌رو است بلکه تمامی اقوام که دادخواهی می‌کنند ، طبقه‌هایی که طرفدار عدالت سیاسی و ملی هستند و می‌خواهند که ساختار‌های افغانستان دموکراتیک باشد و از حالت سنتی بیرون شوند، روشنفکران، استادان دانشگاه، خبرنگاران وهر کسی که دغدغه تاریکی زدایی و روشنفکری دارند در خطر جدی قرار دارند.»

گروه داعش در یک ماه اخیر مسئولیت چندین حمله انتحاری را به عهده گرفته است که اکثریت آن در مساجد وامکان شیعه‌های افغانستان صورت گرفت است.

آگهی

در حمله این گروه در مسجد سید آباد شهر قندوز(کندز) ۵۵ نفر کشته شدند و ۱۴۰ نفرزخم برداشتند.

حمله دیگر اعضای شاخه خراسان داعش به نمازگزاران مسجد فاطمه شهر قندهار که به تاریخ ۱۶ اکتبر صورت گرفت بیش از ۴۰ کشته و ده‌ها زخمی برجا گذاشت.

هم‌رسانی این مطلبنظرها

مطالب مرتبط

دیوان کیفری بین‌المللی: اولویت تحقیق در افغانستان از این پس با طالبان و داعش است، نه آمریکا

کشتار اشتباهی کودکان کابلی بجای داعشی‌ها؛ مقصر کیست و چرا پنتاگون بر دروغ اصرار ورزید؟

دست‌کم «هشت کشته» در پی حملات هوایی پاکستان به دو ولایت افغانستان؛ طالبان به نوار مرزی حمله کرد