برخی راههای مبارزه با جذب جوانان در گروههای افراط گرای اسلامی در بریتانیا

برخی راههای مبارزه با جذب جوانان در گروههای افراط گرای اسلامی در بریتانیا
نگارش از Euronews
هم‌رسانی این مطلبنظرها
هم‌رسانی این مطلبClose Button
لینک کپی پیست کد امبد ویدیو:Copy to clipboardCopied

تخمین زده می شود که بین ۵ تا ۷ هزار اروپایی عضو داعش هستند.

تخمین زده می شود که بین ۵ تا ۷ هزار اروپایی عضو داعش هستند. اروپا بدنبال راه حلی برای مبارزه با جذب افراد در گروههای افراط گراست. بریتانیا از یک دهه پیش، پس از بمب گذاری های متروی لندن در سال ۲۰۰۵ در پی دستیابی به این هدف بوده است. لندن، پایتخت بریتانیا یکی از اهداف گروه موسوم به دولت اسلامی برای جذب افراد به این سازمان تروریستی است.

طبق آمار رسمی در بریتانیا بیش از۷۵۰ نفر جذب داعش شده اند. این مسئله در ویدئوهای داعش تبلیغ می شود. وزارت کشور بریتانیا می گوید که شصت درصد این افراد به بریتانیا بازگشته اند. اما گاهی افرادی که ممکن است جذب گروههای اسلام گرای افراطی شوند خیلی جوانند: داستان سه دختر نوجوان که سال پیش به سوریه رفتند باعث حیرت افکار عمومی در بریتانیا شده است. داعش در شبکه های اجتماعی به سراغ خیلی از این جوان ها رفته است.

در بنیاد موسوم به «تغییر فعال» در کنار مسجد “والتامستو” در شرق لندن علیه گرایش جوانان بریتانیایی به گروه های و اندیشه های افراطی مبارزه می شود. مرکز جوانان این بنیاد برای جاوید خان، دانشجوی مهندسی که شش سال پیش از افغانستان به اینجا آمده، مثل خانه شده است. وی می گوید: «در مورد تحصیل و همین طور در زندگی اجتماعی ام در کالج و دانشگاه به من کمک کردند تا از جذب شدن در گروه های افراطی در امان بمانم.»

حنیف قدیر، رییس بنیاد است و به پدر یک تبعه بریتانیایی که برای جهاد به سوریه رفته است کمک می کند تا پسرش را به بریتانیا برگرداند. ماه هاست که این انجمن با این جوان از طریق پدرش بحث می کند و برای رد تفسیر داعش از اسلام برای او استدلال می آورد.

حنیف قدیر می گوید: «در این مورد خاص به نقطه مهمی رسیده ایم. توانستیم طرف مقابل را متقاعد کنیم که روش های جایگزین را هم در نظر بگیرد و دین را به شکل دیگری ببیند. اگر صبور باشید و اطلاعات درست در اختیار داشته باشید و راهی داشته باشید که این اخبار را به طرف مقابل تان منتقل کنید و بگذارید درباره اش فکر کند، اوضاع می تواند تغییر کند.»

حنیف قدیر در سال ۲۰۰۲ به افغانستان رفت و به القاعده پیوست. اما با مشاهده خشونت طالبان نظرش برگشت. وی یک سال بعد «تغییر فعال» را بنیان نهاد. این بنیاد اکنون در خط مقدم برنامه های مبارزه با افراط گرایی در بریتانیا مبارزه می کند که پس از بمب گذاری های متروی لندن آغاز شده اند.

آدام دین قبلا عضو گروه افراط گرای موسوم به “مهاجرون” بود و اکنون کارشناس مبارزه با تروریسم و افراط گرایی است. او توضیح می دهد که چرا نگرش گروهای افراط گرا برای عده ای جذاب است: «در دنیایی که مردم احساس عدم امنیت می کنند و در دنیایی که قطعیت وجود ندارد، پیام داعش خیلی ها را آرام می کند. توصیف ساده ای از دنیا به دست می دهد که در آن جز خیر و شر وجود ندارد. وقتی به این گروه افراط گرا برخوردم، در زندگی من آنها تبدیل به مرجعی برای فهم دین شدند و مرا با خود به سوی افراطی گری کشاندند. برایم عادی شده بود که با دیگران بنشینم و درباره اقدامی تروریستی در لندن صحبت کنم. به گذشته که نگاه می کنم با خودم فکر می کنم چه غلطی می کردم؟ اما آن موقع احساسم عادی بود. غرب به مسلمان ها حمله کرده بود و دشمن ما بود. باید مانع از این شویم که مردم مسیر افراط گرایی را طی کنند. برای این کار نیاز به اصلاحات در علوم دینی داریم. نیاز داریم درک مان از اسلام و جهان بینی اسلامی مان را عوض کنیم.»

راشد علی هم قبلا عضو یکی از گروه های افراط گرای اسلامی بوده و پس از قطع رابطه با آنها کارشناس افراط گرایی شده است. راشد می گوید ارائه روایتی دیگر از دین که با روایت گروه های تروریستی متفاوت باشد، اهمیت اساسی دارد.

وی که در انستیتو بین المللی مطالعات راهبردی در لندن کار می کند، می گوید: «وقتی متوجه شوید نیرنگی در کار است و ایدئولوژی شان پوچ و توخالی است؛ دریابید که سیاستی که تبلیغ می شود با واقعیت ربطی ندارد و از گفتمان مذهبی فقط برای توجیه مواضع افراطی استفاده می شود، آن وقت می توانید آن را از اعتقادات مذهبی تان جدا کنید. حیله گری سیاسی شان را خواهید شناخت و می فهمید که ایدئولوژیشان از بنیاد غیراخلاقی است. همین به من امکان داد از آنها جدا شوم و برای خیلی های دیگر هم به احتمال زیاد همین طور است. می توان همان مجموعه عناصری را که باعث می شود مردم بخواهند جذب این گروهها شوند، به کار بُرد و مردم را متقاعد کرد که با آنها قطع رابطه کنند.»

جنبه دیگر برنامه های ضد افراط گرایی در بریتانیا، معرفی افرادی به پلیس است که گمان می رود خطر جذب آنها در گروهای تروریستی، بیش تر از دیگران است. از سال ۲۰۰۶ تا کنون بیش از ۴۰۰۰ نفر به عنوان افرادی که بالقوه در مسیر پیوستن به گروهای افراط گرای اسلامی قرار دارند، شناسایی شده اند. گفته می شود که از این تعداد، حدود بیست درصد نیاز به پشتیبانی دارند. این طرح، بحث برانگیز بود و بسیاری می گویند که مسلمان ها را از دیگران جدا می کند.

جنجالی ترین جنبه این برنامه، اجبار به گزارش دادن نام دانش آموزانی است که گمان می رود در مسیر افراط گرایی می افتند. کارکنان مدرسه «اقراء» در شهر اسلاو در غرب لندن ترجیح می دهند برای حفاظت دانش آموزان از دام گروهای افراطی، به روش های آموزشی و بحث با آنها متوسل شوند.

علی ظفر، مسئول آموزش دانش آموزان در برابر افراط گرایی در چند مدرسه این منطقه است و می گوید: «ما بطور مرتب کارمندان را آموزش می دهیم که وظایف شان را بدانند، بدانند باید دنبال چه چیزهایی باشند و چه طور واکنش نشان دهند و واکنش شان بیش از حد نباشد. مثلا یکی از دانش آموزان که از درس راضی بوده، بعد از اتمام کلاس به معلم گفته «الحمدالله». معلم نیز فکر کرده که این حرف مخصوص تروریست هاست و پلیس را خبر کرده بود. پلیس از دانش آموز و پدرومادرش بازجویی کرد. فضا طوری است که خیلی از جوانان حس می کنند اگر عقایدشان را واقعا بیان کنند و بخواهند درگیر بحث واقعی شوند، انگ می خورند و همه آنها را تروریست فرض می کنند. چنین چیزی خطرناک است، چون باعث می شود افراد عقاید شان پنهان کنند و به گروه های مخفی روی بیاورند.»

انجمن موسوم به فوتبال برای وحدت این ورزش را تبدیل به وسیله ای برای مبارزه علیه کسانی تبدیل کرده است که برای گروه ها ی تروریستی نیرو جذب می کنند. این انجمن سال گذشته میلادی برپا شد. شمندرد تلوار، روانشناس و یکی از مؤسسان این انجمن می گوید که باید ارزش هایی را به جوان ها القا کرد که به آنها حس وحدت ببخشد.

وی می افزاید: «برخی از آنها مسلمان هستند، برخی از آنها یهودی و برخی مسیحی و برخی هم پیرو ادیان دیگرند: هندو یا سیک. ما از این نوجوانان حمایت می کنیم و با فوتبال آنها را از افراطی گری دور نگه می داریم. فوتبال برای گرد هم آوردن فرهنگ های مختلف راه فوق العاده خوبی است. برای آنها تبعیت از قانون و ارزش های بریتانیایی را که خیلی مهم است، توضیح می دهیم: این که از کجا آمده اید مهم نیست، هویت تان همیشه بریتانیایی است.»

همین ارزش ها آمینه جوان را متقاعد کرد به سوریه نرود. دختر جوان که اسم واقعی اش چیز دیگری است و نمی خواهد درباره تجربه اش صحبت کند، اما می گوید که ورزش فوتبال چشم اندازهای روشن تری برای او گشوده است. وی می گوید: « نوعی حس تعلق به من داده است. جوانها معمولا حس تعلق به جایی ندارند و فکر می کنند باید طغیان کنند. اما واقعیت این است که نیاز داریم کسی باشد که دستی روی شانه مان بگذارد و بگوید “نگران نباش ما طرف تو هستیم، وقتی نیاز داشته باشی ما هستیم.” این چیزی است که این گروه ورزش برای ما به ارمغان آورده است. محلی ایجاد شده که می تواند پناهگاه ما باشد. تقریباً مثل خانواده واقعی است.»

از دید حنیف قدیر حمله نظامی کشورهای غربی به سوریه تنها می تواند اوضاع را بدتر کند. وی در اینباره می گوید: «داعش، القاعده و دیگر گروه های افراطی می دانند میدان جنگ کجاست و مشکل این است که رهبران ما نمی دانند. همان کارهایی را که از سال ۲۰۰۲ تا کنون باعث گسترش تروریسم شده است، تکرار می کنیم. گسترش تروریسم گسترده تر از آنچه می توانستیم تصور کنیم، بوده است. فضایی که باید در آن بجنگیم فضای ذهن ها و قلب ها و در اجتماعات و در نهادهایمان است. در این میدان هاست که باید بجنگیم و نه در عرصه جنگ نظامی و کشتن تروریستها. چون کشتن آنها، ایده ها را نمی کشد.»

هم‌رسانی این مطلبنظرها

مطالب مرتبط

کارگران نامرئی در مزارع اروپا؛ حقوق کم، استثمار و در معرض خطر سلامت

زغال‌سنگ، طلای سیاه یا بلای جان لهستان؟

مسیر بالکان غربی، دروازه جدید مرگ برای پناهجوها