مناقشه قره باغ علیا، زخمی کهنه که سر باز کرده است

مناقشه قره باغ علیا، زخمی کهنه که سر باز کرده است
Copyright 
نگارش از Euronews
هم‌رسانی این مطلبنظرها
هم‌رسانی این مطلبClose Button
لینک کپی پیست کد امبد ویدیو:Copy to clipboardCopied

در بهار گذشته درگیری های شدیدی بین شبه نظامیان ارمنی جمهوری خود خوانده قره باغ علیا (قره باغ کوهستانی یا ناگورنو قره باغ) و نیروهای ارتش جمهوری آذربایجان رخ داد و باعث شد زخم کهنه مناقشات قره باغ سر ب

در بهار گذشته درگیری های شدیدی بین شبه نظامیان ارمنی جمهوری خود خوانده قره باغ علیا (قره باغ کوهستانی یا ناگورنو قره باغ) و نیروهای ارتش جمهوری آذربایجان رخ داد و باعث شد زخم کهنه مناقشات قره باغ سر باز کند. طرفین، یکدیگر را به نقض آتش بس، و از سر گیری حملات متهم می کنند والری گوریا، خبرنگار یورونیوز به روستاهای مرزی در طرفین درگیری ها و مناطق موسوم به «خط شمال» رفته و گزارشی در این باره تهیه کرده است.

در ماه آوریل گذشته نبردی که بین نیروهای مسلح جمهوری خودخوانده قره باغ علیا و ارتش آذربایجان درگرفت که آتش درگیری ای ۳۰ ساله را دوباره شعله ور کرد. سربازان ارمنی که در مرزهای قره باغ علیا هستند با وجود سن کم، جنگ را تجربه کرده اند. یکی از آنها می گوید: «ما از کشورمان دفاع می کنیم، از خانواده مان و از همه کسانی که در این سرزمین زندگی می کنند.»

منطقه قره باغ علیا در زمان اتحاد جماهیر شوری سابق ضمیمه خاک جمهوری سوسیالیستی شوروی آذربایجان بود، در حالی که بیشتر ساکنان منطقه قره باغ کوهستانی واقع در قفقاز جنوبی را ارامنه تشکیل می دهند. این منطقه در سال ۱۹۹۱ میلادی اعلام استقلال کرد.

پس از آن، و در سالهای آغازین دهه ۱۹۹۰ میان نظامیان جمهوری آذربایجان، و شبه نظامیان ارمنی این منطقه که مورد حمایت ارمنستان بودند جنگ درگرفت: نبردی خونبار منجر به مرگ ۲۵ هزار نفر شد و یک میلیون تن را آواره کرد.

در سال ۱۹۹۴ بدنبال پیروزی نیروهای نظامی ارامنه در کل قره باغ علیا بین طرفین آتش بس برقرار شد. از آن زمان، هر از گاهی، تنش بین طرفین بالا می گیرد.

در شمال منطقه ای معروف به «خط تماس»، درگیری های سنگینی در ماه آوریل امسال، رخ داد. آرامشی که پس از آن برقرار شده شکننده است. سربازان شب و روز مشغول نگهبانی هستند.

شبه نظامیان جمهوری خودخوانده قره باغ علیا از حمایت تعداد زیادی از نیروهای ارتش ارمنستان برخوردارند. یکی از آنها می گوید که آماده است هر لحظه که لازم باشد با نظامیان جمهوری آذربایجان روبرو شود.

یکی از شبه نظامیان می گوید: «از سال ۱۹۹۴، دشمن همچنان (مرتباً) آتش بس را نقض کرده است. در آوریل گذشته نیز، آنها اول حمله کردند. هیچ تضمینی هم وجود ندارد که دوباره دست به این کار نزنند. در حال حاضر ما آماده ایم و اگر به ما حمله کنند می توانیم بخوبی در مقابلشان مقاومت کنیم.»

روستای ارمنی تالیش در نزدیکی مزر، نماد جنگ سالهای ۹۰ میلادی است. این روستا که اکثریت مردم آن را ارامنه تشکیل می دهند در اثر درگیری های بهار گذشته، ویران شد. تمام ساکنان روستا، آن را تخلیه کرده اند. گفته می شود سه نفر از روستاییان که حاضر به ترک روستا نشدند در حملات جان باختند.

گاریک یکی از سکنه روستای تالیش است که از خانه و کاشانه اش آواره شده، او بقایای خانه ویران شده اش را به ما نشان می دهد و می گوید: «این خانه من بود. بیست سال زحمت کشیدم تا این خانه را بسازم. نه نفر با هم در این خانه زندگی می کردیم.»

اکنون گاریک به همراه مادر، همسر و پنج فرزندش در روستایی در نزدیکی تالیش، در مزرعه خانواده همسرش زندگی می کنند. وضع زندگی آنها بسیار دشوار است، اما آنها می ترسند که به تالیش بازگردند.

مادراو می گوید: «پسر دیگرم در جنگ اول کشته شد. به همین خاطر حقوق بازنشستگی می گرفتم. فقط یکی از پسرهایم باقی مانده، که او هم پنج فرزند دارد. چه کار باید بکنیم؟ نه خانه داریم و نه شغل. اما مجبوریم اینجا بمانیم.»

گاریک می گوید: «از زمان آغاز جنگ اول در سال ۱۹۹۲ تا امروز ما از روستایمان آواره شده ایم. انتظارش را داشتیم که درگیری ها دوباره شروع شود: همیشه تیراندازی بود. در حال حاضر هم تنها چیزی که می خواهیم یک راه حل صلح آمیز است.» به آن سوی مرز، در جمهوری آذربایجان می رویم. دسترسی مستقیم به آنسوی مرز ممکن نیست زیرا راههای ارتباطی میان ناگورنو قره باغ و آذربایجان، بسته شده است.

محلی که قرار است با نظامیان آذری ملاقات کنیم فقط ۱۵ کیلومتر با روستای تالیش فاصله دارد ولی ما مجبوریم راه درازی را بپیماییم: ابتدا تا ایروان، پایتخت ارمنستان می رویم، سپس از آنجا از طریق گرجستان به باکو، پایتخت جمهوری آذربایجان می رسیم. از باکو تا خط مقدم در مرزهای جمهوری آذربایجان هم باید مسیر طولانی ای را با ماشین طی کنیم.

در این سوی مرز در جمهوری آذربایجان نیز، نظامیان در حالت آماده باش هستند، زیرا نیروهای نظامی ارمنی در یکصد کیلومتری این منطقه قرار دارند. برای فیملبرداری از خط مقدم فقط سی ثانیه فرصت داریم.

نیروهای ارتش جمهوری آذربایجان هم طرف مقابل را به آغاز جنگ قبلی متهم می کنند. والن رابایف، سرهنگ ارتش جمهوری آذربایجان می گوید: «جنگ در ماه آوریل به همین دلیل رخ داد. نیروهای مسلح دشمن دست به عملیات تحریک آمیز زدند. در نتیجه ارتش ما هم به مواضع آنها حمله کرد تا آنها را به عقب براند. ارتش ما قوی، حرفه ای و ماهر است. فرمانده کل قوای ارتش ما همیشه می گوید که ما حتی یک قطعه از خاکمان را هم به دشمن نخواهیم داد.»

به نزدیکترین روستای «تپ قاراقویونلو» می رویم که نزدیکترین روستا به خط مقدم است. درگیری های بهار امسال، در این روستا تلفات انسانی نداشته است، اما ویرانی ها خیلی شدید بوده است. ساکنان این روستا توانسته اند بسرعت خانه هایشان را با کمکهای مالی دولت جمهوری آذربایجان بازسازی کنند.

بیش از ۲۰۰ خانه در اثر درگیری های بهار امسال تخریب شد. اما در حال حاضر پس از گذشت سه ماه، همه چیز تعمیر و بازسازی شده است.

طی دوران اتحاد جماهیر شوری سابق، بین ساکنان روستای آذری “تپ قاراقویونلو” و همسایگان آنها در روستای تالیش دادوستد زیادی انجام می شد. اما در حال حاضر آتش خشم و کینه بین مردم دو روستا بالا گرفته است.

یکی از ساکنان روستا می گوید: «منابع آب ما در آن سوی مرز مواضع ارمنستان (ارمنی ها) است. شبها برای آوردن آب می رویم که ما را نبینند. گاهی هم وقتی مردم در حال آب آوردن کشته می شوند.»

در این روستا هم مثل روستای تالیش، مردم از شروع جنگ و نبرد در هراسند. یکی دیگر از سکنه روستای تپ قاراقویونلو می گوید: «تا زمانی که ارامنه نخواهند سازش کنند، جنگ تنها راه حل برای مشکل قره باغ است. باید سرزمینمان را با جنگیدن آزاد کنیم. به نظر من هیچ راه حل دیگری وجود ندارد.»

درگیری های ماه آوریل، مذاکرات موسوم به «مینسک» را احیا کرد که در سال ۱۹۹۴ برای پایان دادن به مناقشات قره باغ شروع شده بود. این مذاکرات را سازمان امنیت و همکاری اروپا به رهبری فدراسیون روسیه، فرانسه و آمریکا، برای یافتن یک راه حل سیاسی و برقراری صلح آغاز کرده بود. اما هیچ نتیجه قابل قبولی به دست نیامد.

جامعه بین الملل استقلال قره باغ علیا و دولت آن را که در شهر استپاناکرت مستقر است، به رسمیت نمی شناسد. کارن میرزویان، وزیر خارجه جمهوری خود خوانده قره باغ علیا می گوید: «به نظر ما باید مذاکره درباره قره باغ علیا را از سر بگیریم. دوبار در سالهای ۱۹۹۱ و ۲۰۰۶ مردم در اینجا رای به استقلال دادند. رای آنها باید در نظر گرفته شود و باید بنیان و شالوده مذاکرات بعدی باشد.»

از آنجایی که هیچ کشوری استقلال قره باغ علیا را به رسمیت نشناخته است، این منطقه نتوانسته سرمایه گذاران خارجی را به سوی خود جذب کند و در نتیجه اقتصاد آن هم پیشرفتی نکرده و بیشتر متکی به حمایتهای مالی ارمنیهای مقیم خارج است. زراعت همچنان منبع اصلی درآمد این منطقه حاصلخیز است.

به کارخانه «آرتساخ» که مهمترین کارخانه تولید مواد غذایی در قره باغ است می رویم. اما نام این کارخانه «آرتساخ» به زبان ارمنی به معنای قره باغ علیاست. ۸۵ درصد تولیدات این کارخانه به خارج صادر می شود

مناقشات سیاسی موانعی را برای تاجران محلی ایجاد کرده است : دسترسی آنها به بازارهای خارجی تنها با کمک و با واسطه کمپانیهای ارمنی امکان پذیر است.

آرمن تساتوریان، مدیر کارخانه «آرتساخ» می گوید: «استقلال قره باغ را جامعه بین الملل به رسمیت نمی شناسد، به همین دلیل هم ما نمی توانیم محصولاتمان را مستقیما به بازارهای جهانی صادر کنیم. برای این کار باید شریک پیدا کنیم. با کمک شرکا می توانیم تولیداتمان را صادر کنیم.»

او می افزاید که بدلایل سیاسی و به خاطر شریک تجاری اش نمی تواند به ما بگوید که محصولات کارخانه به چه کشورهایی صادر می شود.

کشورهایی که این مواد غذایی به آنها وارد می شود، جمهوری خودخوانده قره باغ علیا را به رسمیت نمی شناسند. آدرس روی بسته بندی ها نیز، آدرسی در ارمنستان است.

کارن ارمنی است و به همراه خانواده اش در استپاناکرت، مرکز جمهوری خود خوانده قره باغ زندگی می کنند، او سالهاست که در آرزوی روزی است که جامعه بین الملل استقلال قره باغ را به رسمیت بشناسد.

کارن به همراه همسر و پسر جوانش بدنبال منازعات قومی که بین ارمنی های جمهوری آذربایجان و برخی از مردم افراطی آذربایجان در سال ۱۹۸۸ در سومقاییت رخ داد، از این شهر فرار کردند. کارن و همسرش قصد دارند در قره باغ بمانند، برای آنها اینجا سرزمین نیاکانشان است.. پسر آنها هم طی درگیری های اخیر به جبهه رفته است. کارن می گوید که نبردهای خونین بهار گذشته باعث شد زخم کهنه قره باغ سرباز کند.

وی می افزاید: «از نظر من، بهترین تصمیمی که جمهوری آذربایجان می تواند بگیرد این است که استقلال ما را به رسمیت بشناسد. آنها باید بگویند: “شما می توانید هرطور که می خواهید زندگی کنید.“در نهایت، ما هم می توانیم بعنوان یک دولت مستقل به آنها نزدیک شویم. اما تا زمانیکه ما را (حکومت ما را) به رسمیت نشناسند، وضع بر همین منوال خواهد بود و تا یک قرن یا دو قرن دیگر هیچ تغیییری رخ نخواهد داد. ما هم تحت فشار زندگی خواهیم کرد و سوء تفاهامات هم برطرف نخواهد شد.»

اما به رسمیت شناختن حکومت قره باغ از نظر دولت جمهوری آذربایجان چشم اندازی غیرقابل تصور است. دولت الهام علی اف، رییس جمهوری آذربایجان ممکن است در خوش بینانه ترین حالت، خودمختاری منطقه تحت محاصره را به رسمیت بشناسد و درخواست بازگشت آذریهایی را بکند که از قره باغ به آذربایجان پناهنده شده اند. یکی از نمایندگان پارلمان جمهوری آذربایجان می گوید به هر حال دولت باید راه حلی صلح آمیز انتخاب کند.

یکی از نمایندگان پارلمان جمهوری آذربایجان می گوید: «به نفع دولت جمهوری آذربایجان است که بخشی از سرزمینهای اشغال شده اش را با مذاکرات صلح آمیز بازگرداند. اما ۲۰ درصد ( یک پنجم) خاک جمهوری آذربایجان تحت اشغال است. و واضح است آذربایجانِ مستقل این را نمی پذیرد. این سرزمینها باید قطعا به ما بازگردانده شود.»

به روستای کوزانلی در شهرستان آغدام در جمهوری اذربایجان می رویم. این روستا یکی از مناطق هم مرز با قره باغ است. نیروهای نظامی ارمنستان این منطقه را از زمان منازعات دهه نود میلادی، برای کاهش خطر حمله نظامیان آذری، تحت کنترل خود در آورده اند.

کنترل کمتر از یک چهارم کل منطقه آغدام در اختیار دولت جمهوری آذربایجان است. حدود ۵۰ هزار نفر از آذریهایی که بدنیال درگیریها، مجبور به ترک قره باغ شده اند در اینجا زندگی می کنند و جمعیت آنها بیشتر از نیمی از جمعیت خود مردم آغدام است.

حضور این افراد در اینجا باری بر دوش اقتصاد منطقه است. بیکاری در اینجا بویژه بین پناهندگان که بیشتر به کمکهای دولتی وابسته اند، رایج است.

یکی از نمایندگان منطقه آغدام می گوید: «اینجا از کار و کارخانه خبری نیست. منطقه ای خطرناک است که صنایع محلی هم در آن رشد نکرده است. هیچ شرکتی خارجی هم نمی خواهد در اینجا سرمایه گذاری کند.»

الماد و همسرش مازالی روستایشان در قره باغ را از سال ۱۹۹۳ ترک کرده اند، آنها فرزندانشان را هم در اینجا بدنیا آورده اند، اما در اینجا زندگی با ثباتی ندارند. رویای آنها بازگشت به وطن است. این زوج دو سال پیش فرزند ارشدشان را در جنگ از دست دادند.

الماد می گوید: «اگر سرزمینمان آزاد شود، می توان گفت این مبارزه ارزش ادامه دادن دارد. خون شهدا خاک را رنگین کرده است. اگر خاکمان آزاد شود، روح شهدا هم شاد می شود، زیرا در آن صورت، مرگشان بیهوده نبوده است.»

در مرکز جوانان موسوم به «تومو» در استپاناکرت، مرکز جمهوری خودخوانده قره باغ علیا نوجوانان می توانند بعد از مدرسه بطور رایگان در کارگاههایی که در این مرکز برای آشنایی با فناوریهای پیشرفته برگزار می شود شرکت کنند. هدف این است که جوانان با ایده های خلاقانه در عصر تکنولوژی آشنا شوند.

سامول عمویش را در جنگ از دست داده است، اولین طرحش در این مرکز را با نمایشگاه عکس آنلاین شروع کرده است: نمایشگاه عکس مربوط به سربازان ارمنی در خط مقدم.

او می گوید: «دلم می خواست وقتی مردم به این نمایشگاه می روند، قدرت ما را ببینند، روح ما را ببینند، و ببینند که این سربازان آماده اند دوست داشتم جنبه های مثبت جنگ را نشان بدهم و نه جنبه های منفی آن را.»

در هر دو سوی خط مقدم ِ درگیری های قره باغ، روحِ جنگ، قلب و ذهن جوانان و نوجوانان را تسخیر کرده است.

مسابقه فوتبالی که در منطقه آغدام در جمهوری آذربایجان برگزار شده و در آن تیمی از سربازان آذری با تیم خانوارهای بی خانمان بازی کرده اند، به فرمانده ای تقدیم شده که در این نبردها جانش را از دست داده است.

یکی از جوانان ساکن این منطقه می گوید: «ما همیشه به سرباز نیاز داریم. بدون آنها در اینجا آسایش نداریم. من مطمئنم که بالاخره سرزمینمان را پس می گیریم. این سربازان همیشه حافظ ما هست. آنها همیشه با ما خواهند بود، مایه افتخار ما هستند و از ما دفاع می کنند.»

هم‌رسانی این مطلبنظرها

مطالب مرتبط

افزایش تلفات در پی بالا گرفتن تنش مرزی میان آذربایجان و ارمنستان

رزمایش گسترده ارتش جمهوری آذربایجان با ادعای نقض آتش‌بس از سوی ارمنستان

چرا بحران قره باغ علیا پایان نمی یابد؟