رشد اقتصادی اتحادیه اروپا و منطقه یورو در سال گذشته بیشترین سرعت را طی یک دهه داشته است. آیا با وجود موانع و مخاطراتی چون برکسیت و جنگ تجاری احتمالی این جریان در سالهای آینده نیز ادامه خواهد داشت؟
نرخ رشد اقتصادی منطقه یورو و اتحادیه اروپا در سال گذشته میلادی به دلیل گذار از بحران به سمت توسعه و ثبات در بیشترین حد خود طی ده سال بوده است و پیش بینی میشود که این رشد در سال جاری و سال بعد نیز ادامه داشته باشد.
بر اساس تخمینهای کمیسیون اروپا، رشد تولید ناخالص داخلی در کشورهای عضو اتحادیه اروپا در سال ۲۰۱۷ میلادی ۲/۴ درصد بوده و پیش بینی میشود که این رقم در سال ۲۰۱۸ به ۲/۳ درصد و در سال ۲۰۱۹ میلادی به ۲ درصد برسد.
اقتصاددانان ارشد، رشد تولید ناخالص داخلی را به سرعت سنج اتومبیل تشبیه میکنند که سرعت را به شما نشان میدهد اما نمیگوید که آیا موتور ماشین ما مشکل دارد یا نه و آیا تصادف خواهد کرد یا خیر.
همانطور که «مستر اسپاک» شخصیت اصلی فیلم جنگ ستارگان میگفت: «آمار غیر دقیق خطرناک است» بنابراین باید چند شاخص را برای تخمین آینده اقتصادی این منطقه بررسی کرد و موانع و مخاطرات را نیز در نظر گرفت.
رشد اقتصادی اتحادیه اروپا در سال ۲۰۱۸ و پیش بینی میزان تورم
طبق آخرین تخمین کمیسیون اروپا، رشد اقتصادی در این منطقه ادامه خواهد یافت. توان مصرفکنندگان و بنگاههای اقتصادی همپای رشد اقتصاد جهانی، بیشتر خواهد شد. در موضوع تورم نیز با وجود افزایش قیمت مولفههای تورم مانند نفت و مواد غذایی افزایش، در مجموع هسته مرکزی تورم همچنان ثابت باقی میماند.
خواست مصرفکنندگان اروپایی در سال ۲۰۱۸:
ادامه یافتن روند رشد اقتصادی
توسعه صنایع و بخش های مختلف آن در کشورهای اروپایی
دسترسی به تامینمالی ارزان و وامهای کم بهره برای بنگاههای اقتصادی که به جذب سرمایه برای آنها کمک میکند و به این صورت بنگاههای اقتصادی میتوانند با وجود گرانی یورو، محصولات بیشتری را صادر کنند و موقعیتهای شغلی بیشتری ایجاد کنند.
انتظار میرود که رشد اقتصادی در تمام کشورهای اتحادیه اروپا در سال ۲۰۱۸ ادامه داشته باشند. اما در عینحال موانع و مخاطراتی مانند برکسیت، تنشهای ژئوپولیتیک، جنگ تجاری و تعرفههای سنگین اقتصادی نیز در راه رشد اقتصادی این کشورها در سال آینده قرار دارد.
آنجل گوریا، دبیر کل سازمان همکاری و توسعه اقتصادی، اقتصاد اروپا را به مرمت دائمی کلیساهای شهرهای مختلف تشبیه میکند و میگوید: «به راحتی میتوان اروپا را دستکم گرفت اما باید به پشت داربست نگاهی انداخت. شما سه سال پول جمع میکنید که به اروپا بروید و نتردام و کلیساهای ایتالیا و دیگر شهرها ببینید. در عوض وقتی به آن شهرها میرسید با داربست مقابل کلیسا مواجه میشوید. ۳ سال دیگر باز میگردید و کار مرمت تمام شده است. اروپا نیز به همین شکل است. همواره خود را مرمت و تقویت میکند و همیشه با کلاه ایمنی بر سر و ابزار کار در دست در حال پیشرفت است.»
آیا اقتصاد ایرلند که به ببر سلتیک شکست خورده بود، به ققنوس بدل شده است؟
ببر سلتیک اصطلاحی است که به اقتصاد ایرلند در سالهای ۱۹۹۰ تا ۲۰۰۰ گفته میشد. در این دوره به دلیل جذب سرمایهگذاری خارجی، اقتصاد ایرلند با رشد سریع مواجه شد. اما رکود اقتصادی سال ۲۰۰۸ اقتصاد این کشور را نیز درگیر کرد و «حباب اقتصادی بخش ساخت و ساز و املاک» به رکود شدید اقتصادی ایرلند انجامید.
اما حال دوباره به هر کجای دوبلین که نگاه کنید جرثقیلهای بزرگ به چشم میخورد. منظرهای که وجودش در اوج رکورد و بحران اقتصادی ۲۰۰۸ غیر ممکن به نظر میرسید. در آنزمان ساخت و ساز تا حد زیادی متوقف شده بود. اما از سال ۲۰۱۳ این «ببر سلتیک» مانند ققنوس آرام آرام از زیر خاکستر بلند شد.
فرانک کیلی، معاون مدیر فدراسیون ساخت و ساز ایرلند میگوید: «بیشترین خروجی صنعت ساخت و ساز در آنزمان ۲۵ درصد رشد تولید ناخالص داخلی را تشکیل میداد که در کمترین حد خود در زمان رکورد اقتصادی به ۳ درصد رسید. در حال حاضر ما رشد ۶ تا ۷ درصدی داریم و به نظر کارشناسان اقتصادی این رشد افزایش خواهد یافت.»
این چشمانداز مثبت در سایر شاخصهای اقتصادی ایرلند نیز دیده میشود. صادرات در تمام زمینهها در سال گذشته رکوردها را شکست، مصرف خانوارها افزایش یافته، بیکاری در حال خروج از حالت بحران است و دستمزدها به آرامی افزایش مییابد.
بیشتر بخوانید:
از سوی دیگر باید در نظر داشت که قوانین مالی جدید ناشی از برکسیت چالشی بزرگ برای ایرلند خواهد بود. سیمون بری، رئیس بانک اولستر جمهوری ایرلند میگوید: «سناریوی برکسیت موضوع ناشناختهای است که با آن سروکار خواهیم داشت. این موضوع عدم اطمینان و ریسک بالا را در پی دارد. هر چقدر برکسیت (خروج بریتانیا از اتحادیه اروپا) سختتر باشد، عواقب اقتصادی آن نیز سختتر خواهد بود. اما حتی اگر برکسیت در طولانی مدت بر اقتصاد تاثیرات مخرب داشته باشد احتمالا اقتصاد ایرلند به رشد خود ادامه میدهد.»
دیدگاه دبیرکل سازمان همکاری و توسعه اقتصادی درباره آینده اقتصادی اتحادیه اروپا
یورونیوز: در چشمانداز کوتاه مدت رشدی در میزان دستمزدها مشاهده نمیشود. آیا شما این موضوع را یک مشکل میبینید؟
آنجل گوریا، دبیر کل سازمان همکاری و توسعه اقتصادی: «مساله دستمزد در ژاپن، آمریکا، مکزیک و اروپا به مشکل تبدیل شده است. زیرا تکنولوژی همواره سدی در برابر ایجاد فرصت برای نیروی کار سنتی است. در واقع شما باید زمینهای را ایجاد کنید که هم برای سرمایهگذار جذاب باشد و هم نیاز به کارگر ماهر را مرتفع کند. بر اساس محاسبه ما در ۱۰ تا ۱۵ سال آینده میزان ۱۰ تا ۱۴ درصد نیروی کار در معرض از دست دادن مشاغل خود هستند و ۳۰ درصد دیگر نیز احتمالا در کار روزانه خود با مشکل مواجه شوند.»
یورونیوز: در صورت بروز جنگ تجاری ایا به آن به دید خطر نگاه می کنید و اروپا به چه میزان میبایست به تولید داخلی مولد تکیه کند؟
آنجل گوریا، دبیر کل سازمان همکاری و توسعه اقتصادی: «همه جنگها بد هستند. باید برای رسیدن به راه حل مسالمت آمیز به گفتگو رو آورد. زیرا در غیر اینصورت با شورش ها و اعتراضات روبرو خواهیم شد. اگر مشکل حل نشود هر سال یا هر دو سال یکبار با شعله ور شدن اعتراضات روبرو خواهیم بود. در این مرحله اروپا درگیر جنگ تجاری نیست و امیدواریم که درگیر نشود. اما باید برای آن برنامه داشت.»
یورونیوز: در صورت خروج اعضای اصلی اتحادیه مانند آنچه اکنون اتفاق میافتد، اروپا چه خواهد کرد؟ شما موانع و مخاطراتی مانند برکسیت یا روابط با آمریکا (جنگ تجاری احتمالی) را چگونه رتبه بندی میکنید؟
آنجل گوریا، دبیر کل سازمان همکاری و توسعه اقتصادی: «رابطه با ایالات متحده برای ما بسیار حیاتی است زیرا مشتری مهم ماست. اما مهمتر از آن برکسیت است که احتمالا ایجاد اختلاف میکند. بریتانیا همواره برای اروپا یک شریک تجاری مهم بوده است و به همین صورت یک واقعیت اقتصادی مهم برای کل منطقه باقی خواهد ماند. بریتانیا مانند دیگر اعضای اتحادیه اروپا، عضو سازمان همکاریهای اقتصادی نیز هست. وظیفه ما این است که در عین کم تنش کردن شرایط خروج کاری کنیم که کمترین اختلال نیز ایجاد شود. ما باید با واقعیت جدا شدن بریتانیا از اتحادیه اروپا مواجه شویم و به بهترین نحو آنرا مدیریت کنیم. از سوی دیگر بریتانیا جایی نمیرود و مشخص کردن جایگاه و چگونگی ادامه دادن رابطه با این کشور از واقعیتهای مهم آینده اقتصاد اروپاست. همچنین باید در نظر گرفت که یک دهه صرف دست و پنجه نرم کردن با عواقب بحرانها (اقتصادی) شده است و هنوز عواقب آن وجود دارد. مشکل رشد نابرابری و سقوط اعتماد مردم به دولتهای خود از جمله این عواقب بوده است.»
بیشتر بخوانید: