محسن میلانی در گفتگو با یورونیوز میگوید: «حتی اگر قطعنامه پیشنهادی آمریکا در شورای امنیت سازمان ملل رای بیاورد، من فکر نمیکنم ایران از برجام خارج شود.»
افزایش تلاشهای دولت آمریکا برای تمدید تحریم تسلیحاتی ایران در ماههای پایانی عمر دولت دونالد ترامپ، فضای ویژهای در تقابل ایران و آمریکا ایجاد کرده است. اینکه آیا آمریکا موفق میشود قطعنامه پیشنهادیاش را در شورای امنیت سازمان ملل تصویب کند، و تصویب احتمالی این قطعنامه چه تاثیری بر روابط ایران با چین و روسیه و اروپا و نیز تشدید تقابل ایران و آمریکا خواهد داشت، موضوع گفتوگوی یورونیوز با محسن میلانی استاد علوم سیاسی دانشگاه فلوریدای جنوبی و مدیر اجرایی مرکز مطالعات دیپلماسی و استراتژی این دانشگاه است.
یورونیوز: به نظر شما آیا آمریکا می تواند اکثریت اعضای شورای امنیت سازمان ملل را مجاب کند به پیش نویس قطعنامه مرتبط با تمدید تحریم تسلیحاتی ایران رای مثبت بدهند؟
محسن میلانی: «پیشبینی راجع به این موضوع مشکل است، ولی من فکر نمیکنم آمریکا موفق شود. آمریکا اول باید ۹ رای موافق از ۱۵ رای اعضای شورای امنیت را بدست آورد. ما نمیدانیم آمریکا حاضر است چه امتیازاتی به ۹ عضو غیر دائم شورای امنیت بدهد تا آنها از پیشنویس قطعنامه پیشنهادیاش حمایت کنند. حتی اگر این کشورها از قطعنامه پیشنهادی آمریکا حمایت کنند، تازه باز هر یک از اعضای دائمی شورای امنیت میتوانند پیشنهاد آمریکا را وتو کنند. روسیه و چین رسما اعلام کردهاند که با طرح آمریکا مخالفند و من فکر نمیکنم این دو کشور تغییر عقیده بدهند. امروز روابط چین و آمریکا پرتنش شده است و حتی کسانی در درون حکومت آمریکا هستند که از آغاز جنگ سرد بین چین و آمریکا صحبت میکنند. رابطه آمریکا با روسیه هم خوشایند نیست و بر سر ایران مدتهاست که اختلاف دارند. در ضمن روسیه و چین مسلماً به فکر فروش پرمنفعت اسلحه به ایرانند. نکتهای که قابل پیشبینی نیست، فارغ از اینکه چه اتفاقی در شورای امنیت رخ دهد، امکان عقد قراردادهای محرمانه بین آمریکا و روسیه یا بین آمریکا و چین است. برای مثال در سال ۱۹۹۵ الگور، معاون ریاست جمهوری آمریکا، با نخستوزیر وقت روسیه قراردادی مخفی امضا کرد که روسیه به ایران اسلحه نفروشد. ما در آمریکا بعدا درباره جزئیات این قرارداد مطلع شدیم و هنوز معلوم نیست که روسیه چقدر آن قرارداد را اجرا کرد. البته شرایط امروز خیلی فرق دارد با سال ۱۹۹۵؛ برای اینکه آقای پوتین بعد از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، نزدیکترین رابطه را بین روسیه و ایران بوجود آورده است. به هر حال باید دید شورای امنیت چه میکند و همچنین نباید احتمال انعقاد قراردادهای مخفی بین قدرتهای جهانی را نادیده گرفت.»
یورونیوز: در چند سال اخیر این بحث مطرح بوده است که آیا روسیه و چین با ایران رابطه استراتژیک دارند یا خیر؟ آیا باید وتوی احتمالی این قطعنامه را آزمونی برای استراتژیک بودن یا نبودن رابطه این دو کشور با ایران قلمداد کرد؟
محسن میلانی: «مسلما وتوی روسیه و چین قدم مهمی برای مستحکم کردن رابطه نزدیک ایران با این دو کشور است. اما من همان طور که بارها گفتهام و نوشتهام، هنوز قانع نشدهام که روسیه و چین واقعا خواهان برقرار کردن رابطه استراتژیک با ایران باشند. چنین رابطهای مستلزم این است که طرفین رابطه متحد شوند و بر سر یک سری از مسائل مهم به توافق برسند. منافع جمهوری اسلامی در برخی موارد، مثل مساله بشار اسد و سوریه، شاید با روسیه همسو باشد ولی این دو کشور بر سر بسیاری از مسائل دیگر اختلافات جدی دارند. در مورد چین هم این حکم مصداق دارد. سوال مهم این است که آیا چین و روسیه حاضرند به خاطر ایران منافع خودشان را در مواجهه با آمریکا و اروپا به خطر بیندازند؟ پاسخ من به این سوال منفی است. روسیه و چین نشان دادهاند که از ایران بیشتر به عنوان یک برگ مهم در بازیهای ژئوپلیتکشان با آمریکا استفاده میکنند. در این چند سال اخیر شاهد بودیم که رابطه ایران با روسیه و چین بسیار نزدیک شده و تعادلی که ایران میبایست در سیاست خارجی بوجود بیاورد از بین رفته است. فکر میکنم که سیاست خارجی مبتنی بر موازنه مثبت، برای ایران منفعت بیشتری دارد؛ یعنی سیاستی که بر اساس آن ایران هم با شرق و هم با غرب رابطه خوبی داشته باشد و بتواند از اختلافات آنها برای پیشبرد منافع ملیاش استفاده کند. بررسی روابط اقتصادی و تجاری کشورها، بسیاری از حقایق نهفته سیاسی را به ما نشان میدهد. حجم عظیم تجارت چین با آمریکا یا با کشورهای خلیج فارس را مقایسه کنید با حجم تجارت چین با ایران. این مقایسه به ما نشان میدهد که چین و روسیه برای اروپا و آمریکا، و شاید هم کشورهای عربی خلیج فارس، اهمیت زیادی قائلند و به هیچ وجه حاضر نخواهند شد که این منافع را به خاطر منافع ناشی از رابطهشان با ایران، زیر پا بگذارند.»
به کانال تلگرام یورونیوز فارسی بپیوندید
یورونیوز: با توجه به اینکه آقای روحانی گفته است ایران از چین و روسیه انتظار دارد جلوی تصویب قطعنامه پیشنهادی آمریکا را بگیرند، اگر این قطعنامه تصویب شود، آیا تاثیر منفی آشکاری بر رابطه ایران با چین و روسیه میگذارد؟
محسن میلانی: «بله، تاثیر منفی آشکاری بر رابطه ایران با چین و روسیه خواهد گذاشت. حتی این تصمیم عواقب منفیای برای خود چین و روسیه هم خواهد داشت چراکه مقامات بالای این دو کشور چندین بار اعلام کرده بودند که مخالف جدی پیشنهاد آمریکا هستند و آن را وتو خواهند کرد. چنین چرخش موضعی از سوی روسیه و چین، تاثیر منفی بر روابط آنها با کشورهای دیگر هم خواهد داشت. در روابط بینالملل، اعتماد کشورها به یکدیگر از پایههای اساسی روابط دوستانه میباشد و زمانی که این اعتماد سلب شود، امکان بروز تنش زیاد خواهد شد. سردی رابطه ایران با چین به خاطر تغییر موضع چین در قبال قطعنامه پیشنهادی آمریکا، میتواند تاثیر منفی بر همین قرارداد ۲۵ ساله ایران و چین، که به تازگی مطرح شده و جزئیات آن هنوز اعلام نشده، بگذارد. در مورد روسیه هم میتواند تاثیر منفی بر روابط نزدیک اطلاعاتی و نظامی ایران و روسیه بگذارد.»
یورونیوز: اروپا از یکسو ابراز تمایل کرده که تحریم تسلیحاتی ایران چند سال دیگر تمدید شود، از سوی دیگر با بازگشت سایر تحریمها (فعال شدن مکانیسم ماشه) مخالفت کرده است. تحلیل شما از دلایل این دو موضع اروپا و پیامدهای آن برای ایران چیست؟
محسن میلانی: «اروپا از بعد از جنگ جهانی دوم، متحد مهم و راهبردی آمریکا شده است. امروز هم درباره اتمی نشدن ایران با آمریکا کاملا همصدا و همسو است. ولی بعد از خروج آمریکا از برجام، تاکتیکهای اروپا متفاوت از تاکتیکهای آمریکا شده است. اروپا اعلام کرده مخالف استفاده از مکانیسم ماشه است و به خاطر مسائل امنیتی خواستار زنده نگه داشتن برجام است. من شخصا فکر میکنم برجام ماههاست که در اتاق ICU با کمک اروپا زنده نگه داشته شده است. اما با این حال اروپا هم مثل آمریکا به شدت نگران مسائل موشکی و سیاستهای منطقهای ایران است؛ چون اروپا و آمریکا هر دو معتقدند برداشته شدن تحریمهای تسلیحاتی ایران به بیثباتی در منطقه کمک زیادی خواهد کرد. شاید آنها واقفند که اگر ایران مثل عربستان در خرید اسلحه آزاد باشد، میتواند توازن قدرت منطقهای را به نفع خود تغییر داد. بنابراین آمریکا و اروپا در صدد جلوگیری از افزایش نفوذ و قدرت ایران در منطقهاند. به همین دلیل من فکر میکنم اروپا به دنبال راه حلی است که یک سری محدودیتها برای ایران در خرید تسلیحات وضع کند و آمریکا را قانع کند که به فکر استفاده از مکانیسم ماشه نیفتد. البته اروپا فارغ از اینکه سازمان ملل چه تصمیمی خواهد گرفت، گفته است که اسلحه به ایران نخواهد فروخت. در واقع میتوان گفت که سیاست امروز اروپا این است که نه سیخ بسوزد نه کباب. متاسفانه این کار بسیار دشواری است ولی به هر حال امکان دارد که اروپا موفق شود چنین سیاستی را عملی کند.»
یورونیوز: در صورت تصویب این قطعنامه، به نظر شما واکنش ایران چه خواهد بود؟
محسن میلانی: «بستگی دارد که سازمان ملل چه نوع قطعنامهای را تصویب کند و چه نوع محدودیتهای تسلیحاتیای برای ایران وضع کند. ضمنا ممکن است آمریکا از مکانیسم ماشه استفاده کند و تحریمهای بینالمللی را بازگرداند که این خود داستان دیگری است. اما عکسالعمل ایران به محدودیتهای تسلیحاتی، شاید بالا بردن درصد غنیسازی تا سطح ۲۰ درصد باشد که این خط قرمز آمریکا و اروپاست. ولی فارغ از اینکه ایران چه واکنشی نشان خواهد داد، تحلیل من از شرایط امروز این است که نظام تصمیم گرفته که برجام را با هر مصیبتی که هست، فعلا در اتاق ICU زنده نگه دارد تا نتیجه انتخابات آمریکا در نوامبر امسال روشن شود. بعد از آن، ایران تجدید نظر جدی در مورد مسائل اتمی و موشکی و سیاستهای منطقهای خود خواهد کرد. کسانی که در داخل حکومت آمریکا طرفدار سیاست فشار حداکثری و یا حتی فروپاشی ایرانند، شاید تلاششان معطوف به این است که ایران از برجام خارج شود که اگر جو بایدن در انتخابات پیروز شد، نتواند به آسانی مذاکره با ایران را آغاز کند و برجام را نجات دهد. بنابراین، با در نظر گرفتن این ملاحظات، حتی اگر قطعنامه پیشنهادی آمریکا در شورای امنیت سازمان ملل رای بیاورد، من فکر نمیکنم ایران از برجام خارج شود.»
یورونیوز: آقای روحانی گفته است در صورت جبران خسارت ناشی از خروج آمریکا از برجام، ایران حتی قبل از انتخابات ریاست جمهوری آمریکا هم با دولت آمریکا مذاکره می کند. به نظر شما، شانسی برای مذاکره دو کشور پیش از انتخابات ریاست جمهوری آمریکا وجود دارد؟
محسن میلانی: «سنگ بزرگ علامت نزدن است. شرایطی که آقای روحانی برشمردهاند، مرا به یاد شرطهای دوازدهگانه آقای پمپئو میاندازد. اگر ایران شرطهای آقای پمپئو را محقق میکرد، ما دیگر شاهد پدیدهای به نام جمهوری اسلامی نبودیم. امروز هم اگر قرار باشد آقای ترامپ، با شخصیت خاصی که دارد، از ایران عذرخواهی کند و خسارت خروج دولتش از برجام را بپردازد و به برجام بازگردد تا با ایران مذاکره کند، دیگر نمیتوان او را آقای ترامپ دانست. احتمال اینکه آقای ترامپ چنین اقداماتی را در پیش گیرد، صفر است. اگر منظور از مذاکره، گفتگو درباره مسائل جدی راهبردیای مثل سیاست منطقهای ایران و یا سیاست موشکی یا اتمی ایران است، به نظرم امکان چنین مذاکرهای پیش از انتخابات ریاست جمهوری آمریکا بسیار کم است. ولی اگر منظور مذاکره راجع به تبادل زندانیان دو کشور یا سایر مسائلی باشد که اهمیت راهبردی ندارند، چنین امری ممکن است. اما به نظر میرسد اتفاقات منطقه در این چند سال اخیر، مثل تحریمهای آمریکا یا کشته شدن سردار سلیمانی، عدهای را در داخل ایران قانع کرده است که هر نوع مذاکره با آمریکا در شرایط فعلی، فقط کمکی است به انتخاب مجدد آقای ترامپ. بنابراین به نظر من تهران همین سیاست "نه جنگ نه مذاکره" را ادامه خواهد داد تا ببیند نتیجه انتخابات ریاست جمهوری آمریکا چه خواهد شد. ولی من معتقدم که سیاست "نه جنگ نه مذاکره" اگر ادامه یابد، شرایط ایران خطرناکتر و اسفبارتر خواهد شد و این سیاست به نظر من نمیتواند پایدار باشد.»
یورونیوز: تحلیلگران سیاسی معتقدند مذاکره و درگیری نظامی، هر دو میتوانند شانس پیروزی ترامپ را در انتخابات افزایش دهند. به نظر شما در چنین شرایطی احتمال مذاکره بیشتر است یا درگیری نظامی؟ یا اینکه تا برگزاری انتخابات آمریکا، همچنان نه جنگ خواهد شد نه مذاکره؟
محسن میلانی: «امروز اقتصاد ایران وضعیت کمرشکنی را تجربه میکند و بحران کرونا هم وجود دارد. در آمریکا نیز شرایط اقتصادی به خاطر شیوع ویروس کرونا با بحران جدی روبروست. امکان یک جنگ کلاسیک بین ایران و آمریکا بسیار کم است. نه آمریکا خواهان جنگ است، نه ایران و نه اروپا. جان بولتون در کتاب جدیدش نوشته که اولویت اصلی آقای ترامپ، انتخاب مجددش به مقام ریاست جمهوری است. آقای ترامپ و طرفداران اصلیاش مخالف جنگهای آمریکا در افغانستان و عراق بودهاند. ترامپ در یکی از پاسخهایش به بولتون، گفت که بولتون یک ابله است که فقط میخواهد کشورهای دیگر را بمباران کند و من با این خواسته او مخالف بودم. بنابراین من فکر نمیکنم آغاز یک جنگ کلاسیک به سود پیروزی ترامپ در انتخابات آمریکا باشد. اما این حرف به این معنا نیست که امکان نوعی رویارویی محدود نظامی منتفی باشد. رویارویی محدود نظامی از یکسو به آقای ترامپ اجازه میدهد خودش را به عنوان رئیس جمهوری قاطع معرفی کند که حاضر نیست به ایران اجازه دهد نفوذش را در منطقه بیشتر کند. از افتخارات ترامپ این است که میگوید کسی دستش را نمیتواند بخواند و به خاطر همین ویژگی، پنج ماه آینده ماههای حساسی هستند و ایران باید خیلی حسابشده از بروز تنشهای جدید پرهیز کند.»