جنگ بین آذربایجان و ارمنستان هر روز شدت میگیرد و علیرغم توصیه جامعه جهانی به نظر نمیرسد امکان حل و فصل صلح آمیز این مناقشه در افق سیاسی قفقاز وجود داشته باشد. یورونیوز در گفتوگو با امیراحمدیان، کارشناس مسائل قفقاز و سلیمانی، سفیر پیشین ایران در آذربایجان به بررسی جوانب این جنگ پرداخته است.
جنگ بین آذربایجان و ارمنستان بر سر قرهباغ، نزدیک به دو هفته است که آغاز شده و علیرغم توصیه دولتها و نهادهای بینالمللی به ضرورت آتشبس و مذاکره مقامات باکو و ایروان، امکان حل و فصل قریبالوقوع این مناقشه تاریخی در افق سیاسی قفقاز جنوبی به چشم نمیخورد.
یورونیوز در گفتوگو با بهرام امیراحمدیان، کارشناس مسائل قفقاز و افشار سلیمانی، سفیر پیشین ایران در جمهوری آذربایجان به بررسی جوانب گوناگون جنگ قرهباغ پرداخته است.
«مساله قرهباغ فریز شده است»
بهرام امیراحمدیان در پاسخ به این سوال که محورهای راه حل مسالمتآمیز مساله قرهباغ چه میتواند باشد، به یورونیوز گفت: «اگر چه جامعه جهانی بر حل مسالمت آمیز مساله تاکید دارد ولی باید خاطر نشان ساخت که جامعه جهانی شامل سازمان [شورا] امنیت و سازمانهای وابسته بدان است. این ساختار بازتولید دوره جنگ سرد است. در دوره جنگ سرد مسائل بحرانی چندی بوده که تا امروز ادامه داشته و لاینحل باقی مانده است. جزایر کوریل بین روسیه و ژاپن، کشمیر بین پاکستان و هندوستان، مساله اعراب و اسرائیل، و . . . در همه این موارد از طرفین خواسته شده که مسائل و مناقشات خود را از راه حل مسالمت آمیز حل کنند ولی حل نشده، بلکه فریز شده است و جامعه جهانی توانایی حل مساله را نداشته است. چه باید کرد؟ اکنون قره باغ مورد توجه قرار گرفته است. از زمان سپردن این مناقشه به گروه مینسک سازمان امنیت و همکاری در اروپا تنها کاری که انجام شده برقراری آتش بس در ماه می سال ۱۹۹۴است. چندین جلسه گفت گوی بین سران و مقامات عالی رتبه دو طرف منازعه، با میانجیگری سازمانها و شخصیتها صورت گرفته که هیچکدام به نتیجه نرسیده اند.»
آقای امیرحمدیان افزود: «موضع رسمی جمهوری آذربایجان حل منازعه از کانالهای دیپلماتیک بود. ولی این فرایند به وقوع نپیوسته و طرف ارمنی به هیچ مصالحه ای تن در نداده و در مواضع خود نرمش نشان نداده است. فرانسه یکی از سه عضو گروه مینسک رابطه ای نزدیک دیپلماتیک و فرهنگی با ارمنستان دارد و در فرانسه لابی قدرتمند ارامنه در این زمینه فعال هستند. روسیه در ارمنستان پایگاه نظامی دارد و ارمنستان عضو سازمان امنیت دسته جمعی به ریاست روسیه است. این دو عضو گروه می توانند بر ارمنستان و رسیدن به مصالحه با آذربایجان فشار بیاورند. ولی تا کنون پیشرفتی در روند صلح صورت نگرفته و طی مدت ۲۶ سال گذشته پس از برقراری آتشبس، اقدام ملموس و عملی صورت نگرفته است. ساختار سازمان ملل و نهادهای وابسته بدان نتوانسته اند حتی برای قطعنامههای صادره ضمانت اجرایی داشته باشد و بیش از دو هزار قطعنامه صادره کمتر به نتیجه رسیده و اجرایی شده است.»
«دولتی که کوتاه بیاید، سقوط میکند»
افشار سلیمانی هم در پاسخ به سوال فوق گفت: «از سال ۱۹۹۴ که آتشبس بین دو کشور برقرار شده طبق قرارداد بیشچک، این راه حل پیدا نشده و گروه مینسک هم نتوانسته کاری انجام دهد. طی این مدت جای پای ارمنستان در قرهباغ سفت شده و کشورهای قدرتمند، بخصوص روسیه، از ارمنستان حمایت کردهاند. سازمان ملل متحد چند قطعنامه دارد که به صراحت میگویند نیروهای اشغالگر باید از قرهباغ خارج شوند. یعنی اراضی قرهباغ متعلق به آذربایجان است و ارمنستان باید از این اراضی بیرون بیاید و درباره بقیه مسائل، دو کشور مذاکره کنند. آخرین طرح معطوف به نتیجه احتمالی، در قالب مذاکرات گروه مینسک شکل گرفت که طرح مادرید نام دارد. مطابق این طرح، ارمنستان پنج شهر اشغالی را آزاد کند و یکی دو شهر هم به عنوان شهرهای حائل باقی بماند و بعد دو کشور بر سر رژیم حقوقی قرهباغ مذاکره کنند و بعد از حل این مشکل، راجع به تخلیه آن دو شهر باقیمانده مذاکره شود. به نظرم طرح کازان روسیه، که مشابه طرح مادرید است، راه حل خوبی میتواند باشد. بر اساس این طرح، بعد از آزادی پنج شهر از هفت شهر اشغالی فعلی، آذربایجانیهای قرهباغ باید به این منطقه برگردند و به تدریج ارمنیهای خارج شده از قرهباغ نیز به این منطقه برمیگردند. آذربایجان حاضر است به قرهباغ خودمختاری حد اعلا بدهد.»
آقای سلیمانی در پاسخ به این سوال که آیا بهتر نیست قرهباغ به ارمنستان ملحق شود تا این اختلاف برای همیشه منتفی شود، میگوید: «هیچ کشوری با واگذاری خاک خودش به کشوری دیگر موافقت نمیکند. مناقشه قرهباغ حکومتبرافکن است. هر طرف که بخواهد کوتاه بیاید، چه دولت آذربایجان چه دولت ارمنستان، فیالفور سقوط میکند.»
تبعات جنگ قرهباغ برای اروپا چه خواهد بود؟
آقای امیراحمدیان در پاسخ به این سوال میگوید: «تبعات این جنگ مستقیما تاثیری بر فضای سیاسی اروپا نخواهد داشت، زیرا فرانسه به عنوان نماینده اروپا در این ساختار کمتر نسبت به مساله بی ثباتی سیاسی و امنیتی در قفقاز احساس خطر می کند زیرا این از نظر جغرافیایی فاصله زیادی با منطقه اروپا دارد. هر چند از نظر اروپاییها، قفقاز در ساختارهای یوروآتلانتیکی حضوری فعال دارد و قفقاز را در قلمروهای همسایگی خود مورد ملاحظه قرار می دهد. ولی قفقاز از نظر منبع تامین انرژی برای اروپا منطقه ای بسیار مهم است و باید صلح و ثبات در آن برقرار باشد، زیرا خط لوله نفت و گاز حوزه دریای خزر برای بازارهای اروپایی از مرکز این منطقه و از دالان قفقاز عبور می کند که در مجاورت منطقه درگیری و به فاصله نزدیکی، در شمال منطقه قره باغ است. نا امن شدن این مسیر از انتقال روزانه مقدار قابل توجهی نفت و نیز گاز به بازارهای اورپایی مانع خواهد شد.»
اما افشار سلیمانی میگوید: «اروپا چندان نگران تحولات قفقاز نیست. بیشتر نگران ترکیه است. ترکیه عضو ناتو است و با اروپا روابطی دارد. مساله انتقال انرژی و سرازیر شدن آوارهها به سمت اروپا، برای اتحادیه اروپا اهمیت دارد. حضور پرشمار ارمنیها در فرانسه و آمریکا نیز مساله را برای اروپاییها تا حدی مهم میکند.»
ناآرامی در تبریز و موضع مقامات سیاسی ایران
جنگ در قرهباغ، فضای سیاسی داخل ایران را هم تحت تاثیر قرار داده است. روز پنجشنبه ۱۰ مهر، عدهای از شهروندان تبریز، اردبیل و زنجان در حمایت از تمامیت ارضی جمهوری آذربایجان تظاهرات کردند و شعارهای قومیتی سر دادند و تعدادی از آنها نیز بازداشت شدند.
این تظاهرات در حالی صورت گرفت که یک روز قبل از آن، ائمه جمعه استانهای آذربایجان شرقی، آذربایجان غربی، اردبیل و زنجان با انتشار بیانیهای، اقدام دولت آذربایجان در بازپسگیری اراضی قرهباغ را «کاملاً قانونی و شرعی» اعلام کرده بودند.
علی ربیعی سخنگوی دولت ایران نیز روز سهشنبه (۱۵مهر) اعلام کرد که تخلیه مناطق «اشغالی» آذربایجان مورد تاکید ایران است. همان روز علی اکبر ولایتی، مشاور رهبر ایران در امور بینالملل، در گفتگو با روزنامه کیهان گفت: «باید حقوق تضییع شده جمهوری آذربایجان تأمین شود و مناطق اشغالیاش به آن بازگردد.»
افشار سلیمانی درباره موضع اعلام شده از سوی علی ربیعی و علی اکبر ولایتی میگوید: «ایران قبلا هم چنین موضعی داشته. حتی در سفر آقای هاشمی رفسنجانی به آذربایجان در دهه ۱۳۷۰، سندی به نام "پیمان دوستی و همکاری متقابل جمهوری اسلامی ایران و جمهوری آذربایجان" از سوی روسای جمهور دو کشور امضا شد که من خودم در تهیه این سند نقش داشتم. یکی از بندهای سند مذکور میگفت ایران از تمامیت ارضی آذربایجان حمایت و بر خروج نیروهای اشغالگر از خاک آذربایجان تاکید میکند.»
ابراهیم امیراحمدیان نیز در پاسخ به این سوال که آیا تظاهرات مردم آذریزبان ایران به سود دولت آذربایجان، میتواند تغییری در سیاست خارجی حامیانهی ایران در قبال ارمنستان پدید آورد، میگوید: «سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران از آغاز درگیری بیطرفانه و میانجیگرانه بوده است. اینکه برخی محافل جمهوری آذربایجان ایران را متهم به کمک رسانی و پشتیبانی از ارامنه در زمان درگیری های آغاز دهه ۱۹۹۰ می کنند هیچ محمل قانونی ندارد و هیچ سندی هم برای اثبات آن رائه نداده اند زیرا وجود ندارد. این مورد بیشتر برای سرپوش گذاشتن باکو به ناکارآمدیها و شکستهای این جمهوری در جبهه های جنگ بوده است.»
آقای امیراحمدیان میافزاید: «ایران با پشتیبانی از قطعنامه های شورای امنیت سازمان ملل خواستار بازگشت طرفین به مرزهای قبل از درگیری و تخلیه مناطق اشغالی از سوی ارمنستان بوده است. هنوز هم جمهوری اسلامی ایران بر این موضع پافشاری دارد که نباید مرزهای سیاسی منطقه تغییر یابد. این اعلام موضع هم در باره سوریه هم در عراق(مساله رفراندم استقلال کردستان که ایران با آن به مخالفت برخاست) و هم اوستیای جنوبی و آبخازیا در گرجستان و حتی شبه جزیره کریمه در اوکراین را شامل می شود. به همین سبب شهروندان آذربایجانی تبار جمهوری اسلامی ایران در راستای تامین منافع جمهوری اسلامی ایران از سیاستهای خارجی کشور تبعیت می کنند و اگر پشتیبانی معنوی در برخی موارد در رسانه ها و جمعیت ها صورت می گیرد، صرفا برای نشان دادن احساسات آنهاست. موضع رسمی دولت جمهوری اسلامی ایران از طریق سخنگوی دولت و وزارت امور خارجه اعلام می شود و در بقیه موارد همان طور که اعلام شد نظر شخصی افراد و گروههاست.»
«ایران نباید به دام تفکر قومیتی بیفتد»
حساسیتهای قومیتی در ایران در قبال جنگ قرهباغ، موجب شد که امام جمعه اردبیل، هدف جنگ ارمنستان و آذربایجان را برپایی جنگ قومیتی در ایران قلمداد کند.
ابراهیم امیراحمدیان درباره این نظر امام جمعه اردبیل میگوید: «امامان جمعه در تریبونهای نماز جمعه در باره مسائل مختلف اظهار نظر می کنند و درباره مسائل اجتماعی و دینی و مسائل روز با مردم سخن می گویند. بنابراین موضع آنها موضع رسمی جمهوری اسلامی ایران در فضای دیپلماتیک و محیط بین الملل نیست، بلکه اظهار نظر شخصی آنان است. موضع رسمی و دیپلماتیک ایران از کانالهای رسمی دیپلماتیک سخنگوی دولت و وزارت امور خارجه یا سخنرانی های وزیر خارجه در مجامع بین المللی رسمی اعلام می شود.»
افشار سلیمانی هم درباره موضع امام جمعه اردبیل میگوید: «نخستوزیر ارمنستان و رئیسجمهور خودخوانده قرهباغ هم مشابه همین حرف امام جمعه اردبیل را مطرح کردهاند. به نظر من دولت ایران نباید در این دام بیفتد چون هزینهزاست و موقعیت ایران در منطقه را نیز ضعیف میکند.»
چرا ایران با ارمنستان همسوتر است؟
به رغم حمایت تهران از تمامیت ارضی آذربایجان، ایران طی سه دهه گذشته به لحاظ سیاسی به ارمنستان نزدیکتر بوده تا آذربایجان.
ابراهیم امیراحمدیان درباره دلیل این ترجیح سیاسی میگوید: «اگر سطح روابط آذربایجان با ایران از سطح روابط ارمنستان با ایران کمتر بوده، این مورد مرتبط با حضور بیشتر ترکیه در آذربایجان و ساختار اقتصادی این کشور است که ایران کمتر و با ترکیه بیشتر اکمال اقتصادی دارد. در حالی که ارمنستان با ترکیه رابطهای ندارد و بیشتر روابط همسایگی آن معطوف به ایران است. ارمنستان در دوره پس از فروپاشی شوروی و آغاز جنگ با آذربایجان، با دشواری تدارکات احتیاجات روزمره مردم برای گذران زندگی از جمله خواروبار و سوخت مواجه بود و نیاز به واردات داشت. بنابراین با احداث پل ارتباطی بر روی رود ارس ارتباط آذربایجان با جهان خارج از طریق ایران برقرار شد. همزمان جمهوری اسلامی ایران امکان ارتباط جمهوری خودمختار نخجوان (بخش برونگان جمهوری آذربایجان، که ارمنستان در اثر جنگ راه ارتباطی آن را مسدود کرده بود) برقرار کرده است، که این امر همیشه مورد تشکر مقامات آذربایجان بوده است و این پل ارتباطی همچنان برقرار است. تعداد گردشگران بین ایران و آذربایجان چندین برابر گردشگران بین ارمنستان و ایران است. این نشان می دهد که جمهوری اسلامی ایران بیطرفانه با هر دو کشور همسایه روابط حسنه و حسن همجواری داشته است.»
اما افشار سلیمانی درباره همسویی سیاسی ایران و ارمنستان میگوید: «مساله این است که عدهای در ایران معتقدند اگر آذربایجان قوی شود و ترکیه را هم در کنار خودش داشته باشد، به این سمت میرود که آذربایجان ایران را هم جدا کرده و به خودش ملحق کند. بنابراین، از این نظر این عده، بهتر است ایران با ارمنستان روابط نزدیکتری داشته باشد و به تقویت آذربایجان کمکی نکند.»
به توییتر یورونیوز فارسی بپیوندید
اگر جنگ بالا بگیرد، روسیه چه میکند؟
ابراهیم امیراحمدیان در پاسخ به سوال فوق میگوید: «تعداد قابل توجهی ارمنی در روسیه زندگی می کنند که شهروند روسیه به شمار می روند. اینکه اگر دامنه جنگ بین آذربایجان و ارمنستان شعله ور شود چه اتفاقی خواهد افتاد دشوار بتوان پیش بینی کرد. زیرا موازنه جنگ اکنون بیشتر به برتری استراتژیک و لجستیک بر مبنای دسترسی به تکنولوژی و بودجه است. آذربایجان در صحنه نبرد حضور دارد که سه برابر جمعیت بیشتری نسبت به ارمنستان دارد و دیگر اینکه اگر ارامنه ای که در روسیه زندگی می کنند، شهروند روسیه باشند و بخواهند وارد جنگ شوند، خلاف معیارهای حقوق بین المللی است و به منزله اعلام جنگ روسیه علیه آذربایجان است. دیگر اینکه روسیه مرز زمینی مشترکی با ارمنستان ندارد و اعزام تعداد قابل توجهی نیروی خارج از منطقه، به صحنه نبرد هم امکان پذیر نیست. در همین رودیدادهای اخیر فرانسه و روسیه آذربایجان را متهم می کنند که با همکاری ترکیه تعداد زیادی (گویا بین ۳۰۰تا ۱۰۰۰) نیروی تروریست از ادلب به جبه جنگ آذربایجان فرستاده است. این شاید بیشتر برای بهانه ورود روسیه به صحنه نبرد باشد. ولی این طور نیست. آذربایجان از نظر نیروی نظامی با توجه به تعداد و ترکیب سنی نسبت به ارمنستان برتری دارد و نیازی به واردات تروریست نباید داشته باشد چونکه به خوبی می داند که تمام جریانات رصد می شود.»
«پوتین میخواهد پاشینیان را برکنار کند»
افشار سلیمانی اما درباره واکنش روسیه به تشدید جنگ قرهباغ میگوید: «روسیه سکوت کرده است. بعد از فروپاشی شوروی، نظامیان روسیه را از گرجستان و آذربایجان بیرون کردند و آنها به ارمنستان آمدند و روسیه در ارمنستان پایگاه نظامی دارد. روسیه معمولا زودتر مداخله میکرد ولی این بار دخالتی نکرده است؛ چونکه آقای پاشینیان، نخستوزیر ارمنستان، سیاستمداری غربگراست و روسوفیل نیست. در واقع روسها میخواهند زمینه برکناری پاشینیان را فراهم کنند یا دست کم او را ادب کنند. اگر آذربایجان بتواند چند شهر خودش را پس بگیرد، احتمالا دولت پاشینیان سقوط میکند. سرکیسیان و کوچاریان، برخلاف پاشینیان، روسوفیل و ارمنی قرهباغی هستند. وقتی روبرت کوچاریان، رئیس جمهور سابق ارمنستان، در زندان بود، آقای پاشینیان تمام کسانی را که به روسیه وابسته بودند، از دستگاههای دولتی بیرون کرد. پوتین تلفنی از پاشینیان خواسته بود کوچاریان را آزاد کند ولی پاشینیان این کار را نکرد. بعدا در یک جلسه پیمان امنیت دستهجمعی، پوتین حضورا به پاشینیان گفته بود که میخواهم کوچاریان را در زندان ببینم ولی پاشینیان با این درخواست پوتین هم موافقت نکرد. از آن به بعد، پوتین شمشیر را از رو بست برای پاشینیان.»
آقای سلیمانی میافزاید: «در آوریل ۲۰۱۶ هم درگیری مختصری بین آذربایجان و ارمنستان پدید آمد ولی روسیه سریعا پا در میانی کرد و آتشبس برقرار شد. اگر روسیه به آذربایجان بگوید جنگ را متوقف کن، باکو حرف مسکو را میپذیرد. یعنی نیازی نیست روسیه به نفع ارمنستان وارد جنگ شود. برخی نگرانند که حمایت ترکیه از آذربایجان، ممکن است موجب شود آذربایجان حرف روسیه را نپذیرد ولی من با این نظر مخالفم؛ چون ترکیه حضور مستقیمی به نفع آذربایجان ندارد در مناقشه کنونی. ترکیه از آذربایجان حمایت سیاسی میکند ولی با روسیه درگیر نمیشود. روسها میخواهند خودشان این بحران را حل کنند. مسکو میخواهد نیروهای حافظ صلح روسیه در قرهباغ مستقر شوند و غائله ختم شود.»
آیا جنگ قرهباغ جنگ ترکیه و روسیه است؟
روزنامه روسی "پراودا" هفته گذشته جنگ کنونی آذربایجان و ارمنستان را نهایتا جنگی میان ترکیه و روسیه دانست. ابراهیم امیراحمدیان درباره صحت و سقم تحلیل "پراودا" میگوید: «ترکیه و روسیه هر دو از قدرتهای بزرگ منطقه و از اعضای اصلی و ناظر گروه مینسک هستند. ترکیه از آغاز استقلال ارمنستان حاضر به برقراری روابط دیپلماتیک نشده و آن را منوط به خروج آذربایجان از مناطق اشغالی می داند و در موضع رسمی خود اعلام کرده است که با آذربایجان روابط نزدیک و گسترده ای دارد و در انتقال نفت و گاز آذربایجان به بازارهای جهان به عنوان کشوری ترانزیتی عمل می کند و خود خریدار انرژی از آذربایجان است. روابط اقتصادی و سیاسی ترکیه با روسیه به قدری گسترده و ارزشمند است که حتی ماجرای سقوط جنگنده روسیه توسط ترکیه و ترور سفیر روسیه در آنکارا، نتوانست به قطع روابط دیپلماتیک و اقتصادی دو کشور منجر شود.»
آقای امیراحمدیان میافزاید: «روسیه و ترکیه از روابط با یکدیگر منتفع می شوند. اقتصاد این دو کشور از آغاز فروپاشی شوروی به هم گره خورده است. تصور نمی رود که این تفسیر پراودا بر منطق سطح روابط استوار باشد، زیرا اگرچه هر دو کشور منافعی در منطقه دارند(ترکیه در گرجستان و آذربایجان و روسیه در ارمنستان) ولی سطح روابط گسترده دو جانبه دیپلماتیک و اقتصادی و اهمیت آن بین ترکیه با روسیه قابل مقایسه با منافع آنها در قفقاز نیست. هر دو کشور در سوریه در کنار هم و گاه در تضاد با یکدیگر همکاری دارند ولی این روابط قطع نشده و کماکان ادامه دارد.»
افشار سلیمانی هم در پاسخ به سوال فوق میگوید: «ممکن است این طور تلقی شود که چون آذربایجانیها ترک هستند، ترکیه حامی آذربایجان است؛ ولی ترکیه با ارمنستان مشکلات اساسی دارد. ارمنستان نسبت به خاک ترکیه ادعای ارضی دارد. دولت ارمنستان میگوید ارمنیها از هزار سال پیش در بخشی از ترکیه کنونی زندگی ساکن بودند. دوم اینکه، ارمنستان ادعای قتل عام ارمنیها از سوی دولت عثمانی در جریان جنگ جهانی اول را دارد. به همین دلایل ترکیه هیچ رابطهای با ارمنستان ندارد و مرزهای دو کشور به روی یکدیگر بسته است. ترکیه و ارمنستان ۶۰۰ کیلومتر مرز مشترک دارند.»
آقای سلیمانی میافزاید: «اما جدا از این دلایل، ترکیه در پی تقویت حضورش در منطقه است. ترکیه در سوریه و لیبی و یونان و قبرس با اروپا مشکل دارد و تقویت حضور منطقهایاش در مناقشات مربوط به قرهباغ، قدرت بازیگری و چانهزنیاش را در مناطق دیگر افزایش میدهد. ضمن اینکه برای ترکیه به لحاظ ژئوپلتیک خیلی مهم است که آذربایجان اراضیاش را برگرداند. چون مرز ترکیه تا نخجوان فقط ده دقیقه راه است. اگر نخجوان وصل شود به آذربایجان، ترکیه از این طریق به قفقاز جنوبی و دریای خزر وصل میشود. این موضوع برای ترکیه مهم است. آذربایجان هم مایل است که ترکیه به عنوان متحدش به قفقاز جنوبی و دریای خزر دسترسی داشته باشد. ترکیه الان برای رفتن به آذربایجان و اسپهباد جنوبی و دریای خزر به اراضی ایران نیاز دارد.»
افشار سلیمانی نهایتا به یورونیوز گفت: «بحث انرژی هم برای ترکیه مهم است. ترکیه مایل است آلترناتیو گذر انرژی باشد و وابستگیاش را هم به روسیه کم کند. همین الان هم ترکیه از آذربایجان نفت و گاز میخرد ولی برقراری رابطه مستقیم بین ترکیه و آذربایجان، از این حیث وضع بهتری برای ترکیه ایجاد میکند. به هر حال ترکیه انگیزههای گوناگونی برای حمایت از آذربایجان در برابر ارمنستان دارد. اما من بعید میدانم جنگ کنونی بین آذربایجان و ارمنستان، جنگی غیر مستقیم بین ترکیه و روسیه باشد. ترکیه و روسیه به هم نیاز دارند. این دو کشور در برابر غرب، از رابطهای که با هم دارند، استفاده میکنند. نهایتا روسیه دست برتر را دارد و ترکیه میخواهد وارد بازی شود و کنار ننشیند.»